عیار پیشه
licenseمعنی کلمه عیار پیشه
معنی واژه عیار پیشه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | crash | ||
عربی | تحطم، حادث تحطم، تهشم، إنهيار مفاجئ، عطب، قماش خشن، هزيم الرعد، تطفل، ضجيج، كسر، اصطدم، انهار، شق، صخب، فلس، حدث ضجة شديدة، يصطدم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عیار پیشه" در زبان فارسی به معنای فردی است که در زمینهای خاص مهارت و تخصص دارد. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "عیار پیشه" بهخوبی و بهطور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | عیار پیشه | ||
معادل ابجد | 598 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عیار پیشه | ||
پخش صوت |
پارسي است ايار پيشه کلمه "عیار پیشه" در زبان فارسی به معنای فردی است که در زمینهای خاص مهارت و تخصص دارد. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد: نحوه نوشتن: کلمه "عیار پیشه" به دو صورت جدا از هم و به عنوان یک ترکیب نوشته میشود. لذا باید توجه داشت که هر دو کلمه به صورت صحیح و با رعایت قواعد نگارشی نوشته شوند. استفاده از علامتگذاری: در جملات میتوان از ویرگول، نقطه و سایر علامتها برای تفکیک جملات و عبارات استفاده کرد تا متن واضحتر شود. همنشینی با دیگر کلمات: وقتی "عیار پیشه" در جملات استفاده میشود، باید به همنشینیهای کلامی دقت کرد. مثلا میتوان گفت: "او یک عیار پیشهٔ ماهر در صنعت قالیبافی است." قواعد صرف و نحو: "عیار پیشه" به عنوان یک اسم مرکب باید به درستی در جمله به کار برده شود و از لحاظ دستوری با دیگر اجزای جمله هماهنگ باشد. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "عیار پیشه" بهخوبی و بهطور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
جوانمرد ياريگر
(صفت) - 1 کسي که عمل او حيله بازي
و مکاري بود . - 2 جوانمرد فتي .
crash
تحطم، حادث تحطم، تهشم، إنهيار مفاجئ، عطب، قماش خشن، هزيم الرعد، تطفل، ضجيج، كسر، اصطدم، انهار، شق، صخب، فلس، حدث ضجة شديدة، يصطدم