استقامت
licenseمعنی کلمه استقامت
معنی واژه استقامت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | استحكام، استواري، ايستادگي، پايداري، پشتكار، ثبات | ||
انگلیسی | stamina, perseverance, backbone, assiduity, endurance | ||
عربی | قوة، جلد، قدرة إحتمال، قوة العقلية، مقاومة، قوة تحمل | ||
ترکی | dayanıklılık | ||
فرانسوی | endurance | ||
آلمانی | ausdauer | ||
اسپانیایی | resistencia | ||
ایتالیایی | resistenza | ||
مرتبط | بنیه، طاقت، نیروی حیاتی، اصرار، مداومت، ثبات قدم، پشت کار، ستون فقرات، استحکام، پشت، استواری، تیرهء پشت، توجه و دقت مداوم، مواظبت، ممارست، توجه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "استقامت" به معنی پایداری، ثبات و ایستادگی در برابر مشکلات و چالشها است. در زبان فارسی، استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مرتبط با آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و دستور زبانی مرتبط با "استقامت" اشاره میشود:
با رعایت این نکات میتوان بهخوبی از کلمه "استقامت" در متنهای مختلف استفاده کرد و معنای آن را بهخوبی منتقل کرد. | ||
واژه | استقامت | ||
معادل ابجد | 1002 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | 'esteqāmat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: استقامة] | ||
مختصات | (اِ تِ مَ) [ ع . استقامة ] | ||
آواشناسی | 'esteqAmat | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی استقامت | ||
پخش صوت |
پا فشاري کلمه "استقامت" به معنی پایداری، ثبات و ایستادگی در برابر مشکلات و چالشها است. در زبان فارسی، استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مرتبط با آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و دستور زبانی مرتبط با "استقامت" اشاره میشود: نحوهی نوشتن: قید و وصف: استفاده در جملات: معادلهای دیگر: با رعایت این نکات میتوان بهخوبی از کلمه "استقامت" در متنهای مختلف استفاده کرد و معنای آن را بهخوبی منتقل کرد.
استحكام، استواري، ايستادگي، پايداري، پشتكار، ثبات
stamina, perseverance, backbone, assiduity, endurance
قوة، جلد، قدرة إحتمال، قوة العقلية، مقاومة، قوة تحمل
dayanıklılık
endurance
ausdauer
resistencia
resistenza
بنیه، طاقت، نیروی حیاتی، اصرار، مداومت، ثبات قدم، پشت کار، ستون فقرات، استحکام، پشت، استواری، تیرهء پشت، توجه و دقت مداوم، مواظبت، ممارست، توجه