استقامت کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه استقامت کردن
معنی واژه استقامت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | resist, reluct, endurance | ||
عربی | قاوم، صمد، احتمل، يقاوم | ||
مرتبط | مقاومت کردن، مخالفت کردن، پایداری کردن، ایستادگی کردن، مانع شدن، شوریدن، بی میلی نشان دادن | ||
واژه | استقامت کردن | ||
معادل ابجد | 1276 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی استقامت کردن | ||
پخش صوت |
ايستيدن
resist, reluct, endurance
قاوم، صمد، احتمل، يقاوم
مقاومت کردن، مخالفت کردن، پایداری کردن، ایستادگی کردن، مانع شدن، شوریدن، بی میلی نشان دادن