غشا
licenseمعنی کلمه غشا
معنی واژه غشا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پرده، جلباب، حجاب، غاشيه، غطا 2- پوسته، روبند، لفافه | ||
انگلیسی | membrane, film, velum, cover, the membrane | ||
عربی | غشاء، غشاء حيواني أو نباتي | ||
ترکی | zar | ||
فرانسوی | membrane | ||
آلمانی | membran | ||
اسپانیایی | membrana | ||
ایتالیایی | membrana | ||
مرتبط | غشاء، پوست، میان پرده، فیلم، سینما، فیلم عکاسی، فیلم سینما، پرده نازک، پوشش، جلد، رویه، سر، روپوش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "غشا" در زبان فارسی به معنای پوشش یا لایهای است که بر روی چیزی قرار دارد. در نوشتن این کلمه و استفاده از آن در جمله، باید به چند نکته توجه کنید:
با رعایت نکات فوق، میتوانید کلمه "غشا" را بهدرستی در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | غشا | ||
معادل ابجد | 1301 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | qešā | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: غشاء، جمع: اَغشِیَة] | ||
آواشناسی | qeSA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی غشا | ||
پخش صوت |
- 1 هر چه که چيزي را بپوشاند کلمه "غشا" در زبان فارسی به معنای پوشش یا لایهای است که بر روی چیزی قرار دارد. در نوشتن این کلمه و استفاده از آن در جمله، باید به چند نکته توجه کنید: نوشتن صحیح: کلمه "غشا" به همین صورت و با اعراب درست باید نوشته شود. توجه کنید که حرف "غ" بهدرستی نوشته شود و همچنین الف در انتهای آن به نگارش صحیح تعلق دارد. ساختار جملات: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، میتوانید از آن بهعنوان اسم استفاده کنید. بهمثال: تلفظ: اطمینان حاصل کنید که کلمه "غشا" بهدرستی تلفظ شود. در زبان فارسی، این کلمه به صورت "غَشَا" تلفظ میشود. با رعایت نکات فوق، میتوانید کلمه "غشا" را بهدرستی در متون خود استفاده کنید.
حجاب پوشش پرده - 2 قسمتي از اعضاي
بدن که سخت تن و نازک است و بعضي قسمتهاي
عضلات و جز آن را پوشيده مانند : غشا ء
مخاطي بيني غشا ء فاني رحم غشا ء
زلالي غشا ء رطوبت مفصلي غشا ء مخي
عظام جمع : اغشيه .
(اسم) - 1 هر چه که چيزي را بپوشاند
حجاب پوشش پرده - 2 قسمتي از اعضاي
بدن که سخت تن و نازک است و بعضي قسمتهاي
عضلات و جز آن را پوشيده مانند : غشا ء
مخاطي بيني غشا ء فاني رحم غشا ء
زلالي غشا ء رطوبت مفصلي غشا ء مخي
عظام جمع : اغشيه .
1- پرده، جلباب، حجاب، غاشيه، غطا
2- پوسته، روبند، لفافه
membrane, film, velum, cover, the membrane
غشاء، غشاء حيواني أو نباتي
zar
membrane
membran
membrana
membrana
غشاء، پوست، میان پرده، فیلم، سینما، فیلم عکاسی، فیلم سینما، پرده نازک، پوشش، جلد، رویه، سر، روپوش