غلیظ کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه غلیظ کردن
معنی واژه غلیظ کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | thicken, inspissate, thickening | ||
عربی | ثخن، غلظ، سمن، تضخم، تكاثف، فقد رشاقته، كثف | ||
مرتبط | غلیظ شدن، کلفت تر شدن، ضخیم کردن، سفت کردن، کلفت کردن | ||
واژه | غلیظ کردن | ||
معادل ابجد | 2214 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی غلیظ کردن | ||
پخش صوت |
- 1 گنده کردن کلفت کردن
- 2 ستبر کردن (شير و مانند آن) - 3 درشت
کردن خشن ساختن - 4 سنگين و ناگوار
کردن .
thicken, inspissate, thickening
ثخن، غلظ، سمن، تضخم، تكاثف، فقد رشاقته، كثف
غلیظ شدن، کلفت تر شدن، ضخیم کردن، سفت کردن، کلفت کردن