غنیمت
licenseمعنی کلمه غنیمت
معنی واژه غنیمت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- نهب، يغما، غنيم 2- مغتنم 3- رايگان، مفت | ||
انگلیسی | trophy, spoil, prize, plunder, talk | ||
عربی | غنيمة، كأس، نصب تذكاري، تذكار، تذكار الإنتصار، إكليل، مدالية | ||
ترکی | ganimet | ||
فرانسوی | butin | ||
آلمانی | beute | ||
اسپانیایی | botín | ||
ایتالیایی | bottino | ||
مرتبط | جایزه، یادگاری پیروزی، نشان ظفر، تاراج، فساد، یغما، تباهی، سودباداورده، انعام، غارت، چپاول، غارتگری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "غنیمت" در زبان فارسی به معنای بهرهبرداری، مال یا چیزی است که در جنگ یا نبرد به دست میآید. برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه، برخی از نکات مهم را در نظر بگیرید:
این نکات به شما کمک میکنند تا از کلمه "غنیمت" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | غنیمت | ||
معادل ابجد | 1500 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | qanimat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: غنیمَة، جمع: غنائم] | ||
مختصات | (غَ مَ) [ ع . غنیمة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | qanimat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی غنیمت | ||
پخش صوت |
اموالي که مسلمانان در جهاد با کفار حربي بدست کلمه "غنیمت" در زبان فارسی به معنای بهرهبرداری، مال یا چیزی است که در جنگ یا نبرد به دست میآید. برای استفاده صحیح و نگارشی این کلمه، برخی از نکات مهم را در نظر بگیرید: نوشتار صحیح: مطمئن شوید که کلمه "غنیمت" به درستی نوشته شده است. نحوه استفاده: این کلمه به صورت اسم و به معنای مال و سرمایه به کار میرود. میتوانید آن را در جملات مختلف استفاده کنید، مثلاً: تطابق با قواعد زبان: در جملات فارسی، باید به قواعد فعل و فاعل و مبنای جمله توجه کرد. بهعنوان مثال: استفاده از آن در ضربالمثلها و اشعار: کلمه "غنیمت" در برخی ضربالمثلها یا اشعار نیز به کار میرود که میتواند غنای زبان را نشان دهد. مثلاً: این نکات به شما کمک میکنند تا از کلمه "غنیمت" به طور صحیح و مؤثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
آورند، مال و خواسته که از دشمن گرفته شود
1- نهب، يغما، غنيم
2- مغتنم
3- رايگان، مفت
trophy, spoil, prize, plunder, talk
غنيمة، كأس، نصب تذكاري، تذكار، تذكار الإنتصار، إكليل، مدالية
ganimet
butin
beute
botín
bottino
جایزه، یادگاری پیروزی، نشان ظفر، تاراج، فساد، یغما، تباهی، سودباداورده، انعام، غارت، چپاول، غارتگری