غیر مستقیم
license
98
1667
100
معنی کلمه غیر مستقیم
معنی واژه غیر مستقیم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | indirect, devious, oblique, tortuous, sinuous, backstairs, circular, mediate, sideway | ||
عربی | غير مباشر، غبر مباشر، موارب، مداور، مروي، مخادع، ملتو | ||
مرتبط | پیچیده، غیر سر راست، کج، بی راهه، منحرف، گمراه، اریب، مورب، مایل، ضمنی، حاده یا منفرجه، پیچ وخم دار، درشکن، پیچاپیچ، موجی، مارپیچی، گمراه کننده، دارای شیارهای موجی، نهانی، رمزی، از راه پلهکان عقبی، مدور، دایرهای، دایره وار، مستدیر، چنبری، وسطی، واقع در میان، یک طرفه، از پهلو، فرعی | ||
واژه | غیر مستقیم | ||
معادل ابجد | 1860 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی غیر مستقیم | ||
پخش صوت |
نا راسته
indirect, devious, oblique, tortuous, sinuous, backstairs, circular, mediate, sideway
غير مباشر، غبر مباشر، موارب، مداور، مروي، مخادع، ملتو
پیچیده، غیر سر راست، کج، بی راهه، منحرف، گمراه، اریب، مورب، مایل، ضمنی، حاده یا منفرجه، پیچ وخم دار، درشکن، پیچاپیچ، موجی، مارپیچی، گمراه کننده، دارای شیارهای موجی، نهانی، رمزی، از راه پلهکان عقبی، مدور، دایرهای، دایره وار، مستدیر، چنبری، وسطی، واقع در میان، یک طرفه، از پهلو، فرعی