فرماندهی
licenseمعنی کلمه فرماندهی
معنی واژه فرماندهی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | امارت، پيشوايي، حكمراني، سرداري | ||
انگلیسی | command | ||
عربی | يأمر | ||
ترکی | emretmek | ||
فرانسوی | commande | ||
آلمانی | befehl | ||
اسپانیایی | dominio | ||
ایتالیایی | comando | ||
مرتبط | فرمان، سرکردگی، فرمایش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "فرماندهی" در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنم:
با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه "فرماندهی" در جملات به درستی و با معنی صحیح استفاده کرد. | ||
واژه | فرماندهی | ||
معادل ابجد | 390 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
تلفظ | farmāndehi | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
آواشناسی | farmAndehi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی فرماندهی | ||
پخش صوت |
- 1 عمل و شغل فرمانده حکومت امارت کلمه "فرماندهی" در زبان فارسی دارای قواعد خاصی است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنم: ساختار واژه: "فرماندهی" از ترکیب دو قسمت تشکیل شده است: "فرمانده" و "ی". "فرمانده" به معنای کسی است که فرمان میدهد و "ی" در اینجا به معنای "نهاد" یا "عمل" است. نوع واژه: "فرماندهی" یک اسم است و به مفهوم مقام یا عمل مدیریت و رهبری اشاره دارد. نقش دستوری: این کلمه میتواند به عنوان فاعل، مفعول، یا مبتدا در جملات استفاده شود. به عنوان مثال: جمعسازی: برای جمع بستن "فرماندهی"، میتوان از "فرماندهیها" استفاده کرد. به عنوان مثال: "فرماندهیهای مختلف در ارتش". نحو و جملهسازی: هنگام استفاده از "فرماندهی" در جملات، باید توجه داشت که این کلمه معمولاً با کلمههای دیگری مانند "کشف"، "شجاعت"، "عملکرد" و ... همراه میشود. به عنوان مثال: "فرماندهی قوی موجب موفقیت در جنگها میشود." با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه "فرماندهی" در جملات به درستی و با معنی صحیح استفاده کرد.
اميري - 2 رياست واحدي از سربازان .
امارت، پيشوايي، حكمراني، سرداري
command
يأمر
emretmek
commande
befehl
dominio
comando
فرمان، سرکردگی، فرمایش