مرکز فرماندهی
license
98
1667
100
معنی کلمه مرکز فرماندهی
معنی واژه مرکز فرماندهی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | headquarters, nerve center, command center | ||
عربی | القيادة العامة، المكتب الرئيسي، مقر | ||
مرتبط | مرکز کار، برج نظارت، مرکز عصبی | ||
واژه | مرکز فرماندهی | ||
معادل ابجد | 657 | ||
تعداد حروف | 12 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مرکز فرماندهی | ||
پخش صوت |
اپرزين اپرزن
headquarters, nerve center, command center
القيادة العامة، المكتب الرئيسي، مقر
مرکز کار، برج نظارت، مرکز عصبی