قدر افتادن
licenseمعنی کلمه قدر افتادن
معنی واژه قدر افتادن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | falling | ||
| عربی | هبوط، سقوط، انحدار، عشق، تخاصم | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قدر افتادن" در زبان فارسی به معنای "به ارزش یا اهمیت چیزی پی بردن" یا "درک ارزش چیزی" است. برای استفاده صحیح از این کلمه و مواقع به کار بردن آن، چند نکته نگارشی و قاعده‌ای وجود دارد:
اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا جملات حاوی "قدر افتادن" دارید، میتوانید بپرسید! | ||
| واژه | قدر افتادن | ||
| معادل ابجد | 840 | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی قدر افتادن | ||
| پخش صوت | |||
يا قدر افتادن جنگ (کشتي) (مصدر) کلمه "قدر افتادن" در زبان فارسی به معنای "به ارزش یا اهمیت چیزی پی بردن" یا "درک ارزش چیزی" است. برای استفاده صحیح از این کلمه و مواقع به کار بردن آن، چند نکته نگارشی و قاعده‌ای وجود دارد: استفاده از فعل مناسب: "قدر افتادن" اغلب به عنوان یک فعل به کار می‌رود. به عنوان مثال: "او به ارزش کارش پی برد و قدر افتاد." نکات صرفی: در جملات مختلف، "قدر" ممکن است به صورت مفرد یا جمع به کار رود. اما "افتادن" به صورت تصریفی به معنای "به حالت سرازیر شدن" یا "به زمین افتادن" نیز باید در نظر گرفته شود که در اینجا به معنای شناخت و درک ارزش است. جایگاه کلمه: این عبارت معمولاً در جملات به عنوان فعل کلیدی می‌آید و می‌تواند به همراه فاعل و مفعول قرار بگیرد. برای مثال: "او قدر کار خود را افتاد." اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا جملات حاوی "قدر افتادن" دارید، میتوانید بپرسید!
برابر بودن در جنگ (کشتي) .
falling
هبوط، سقوط، انحدار، عشق، تخاصم
