اسیر
licenseمعنی کلمه اسیر
معنی واژه اسیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بازداشت، بندي، دربند، دستگير، زنداني، محبوس 2- برده، بنده 3- پابند، مقيد 4- دستخوش 5- گرفتار، مبتلا | ||
متضاد | آزاد، رها | ||
انگلیسی | captive,prisoner,slave,caitiff | ||
عربی | مأسور، أسير، مقيد، أسرى، حبيس، تملكه، الأسير | ||
ترکی | yakalandı | ||
فرانسوی | capturé | ||
آلمانی | gefangen | ||
اسپانیایی | capturado | ||
ایتالیایی | catturato | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اسیر" در زبان فارسی به معنای فردی است که به لحاظ جسمی یا اجتماعی در وضعیت تسلط یا درگیری قرار دارد. این واژه از نظر قواعد و نگارش دارای نکات مهمی است که شامل موارد زیر میشود:
استفاده درست از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در جملات به وضوح و بیان بهتر کمک میکند. برای مثال:
| ||
واژه | اسیر | ||
معادل ابجد | 271 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'asir | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: اُسراء] | ||
مختصات | ( اَ ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | 'asir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اسیر | ||
پخش صوت |
گرفتار،محبوس،دستگير،ماسور،بسته بندي،بنده ،ج اسرا کلمه "اسیر" در زبان فارسی به معنای فردی است که به لحاظ جسمی یا اجتماعی در وضعیت تسلط یا درگیری قرار دارد. این واژه از نظر قواعد و نگارش دارای نکات مهمی است که شامل موارد زیر میشود: نحوه نگارش: "اسیر" با حرف "ا" در ابتدای کلمه و به صورت پیوسته نوشته میشود. جنس کلمه: "اسیر" به عنوان اسم، به هر دو جنس (مرد و زن) اشاره دارد و میتواند برای هر دو گروه استفاده شود. با این حال، در محاوره ممکن است از کلمات "اسیره" برای اشاره به زن استفاده شود. جمع: جمع "اسیر" به صورت "اسیران" یا "اسرا" ساخته میشود. "اسرا" بیشتر در متون ادبی و رسمی رایج است. قافیه و شعر: این واژه در شعر و ادبیات فارسی به دلیل معنای عمیق و مفهومی که دارد، مورد استفاده فراوان قرار میگیرد. استفاده درست از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی در جملات به وضوح و بیان بهتر کمک میکند. برای مثال:
1- بازداشت، بندي، دربند، دستگير، زنداني، محبوس
2- برده، بنده
3- پابند، مقيد
4- دستخوش
5- گرفتار، مبتلا
آزاد، رها
captive,prisoner,slave,caitiff
مأسور، أسير، مقيد، أسرى، حبيس، تملكه، الأسير
yakalandı
capturé
gefangen
capturado
catturato