قطار
licenseمعنی کلمه قطار
معنی واژه قطار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- راسته، رده، رديف، صف 2- ترن | ||
انگلیسی | train,row,tandem,file,rank,string | ||
عربی | قطار، قافلة، سلسلة، قطار سريع، قطار الأنفاق، تسلل أفكار، بطانة، سلسلة مسننات، خط البارود، طاقم، تدرب، درب، سحب، روض، جر، سافر بالقطار، يدرب | ||
ترکی | tren | ||
فرانسوی | former | ||
آلمانی | zug | ||
اسپانیایی | tren | ||
ایتالیایی | treno | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قطار" یکی از واژگان پرکاربرد در زبان فارسی است و دارای قواعد خاصی در نگارش و کاربرد است:
نکات فوق نشاندهندهی برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با کلمه "قطار" در زبان فارسی هستند. | ||
واژه | قطار | ||
معادل ابجد | 310 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | qetār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | [عربی، جمعِ قَطر] [قدیمی] | ||
مختصات | (قَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | qatAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قطار | ||
پخش صوت |
اطاقهاي راه آهن که پشت سر هم حرکت کنند، يک رديف شتر کلمه "قطار" یکی از واژگان پرکاربرد در زبان فارسی است و دارای قواعد خاصی در نگارش و کاربرد است: املا: کلمه "قطار" به صورت زینتی و صحیح نوشته میشود و از حروف "ق"، "ط"، "ا" و "ر" تشکیل شده است. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت /qætɒːr/ است، که در آن "ق" به صورت غنایی و "ط" به صورت تماسی ادا میشود. نقطهگذاری: در جملات فارسی، اگر لازم باشد کلمه "قطار" در انتهای جمله بیاید، باید به آن نقطه گذاشته شود: آرایههای ادبی: در ادبیات فارسی، "قطار" میتواند به عنوان سمبل سفر، حرکت یا گذر زمان استفاده شود. به همین خاطر در اشعار و نثرها ممکن است کاربردهای ویژهای پیدا کند. توافقهای جمع: برای جمع بستن کلمه "قطار" از "ها" استفاده میشود: نکات فوق نشاندهندهی برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با کلمه "قطار" در زبان فارسی هستند.
1- راسته، رده، رديف، صف
2- ترن
train,row,tandem,file,rank,string
قطار، قافلة، سلسلة، قطار سريع، قطار الأنفاق، تسلل أفكار، بطانة، سلسلة مسننات، خط البارود، طاقم، تدرب، درب، سحب، روض، جر، سافر بالقطار، يدرب
tren
former
zug
tren
treno