قطع کردن
licenseمعنی کلمه قطع کردن
معنی واژه قطع کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برش دادن، بريدن 2- گسستن، گسيختن 3- موقوف كردن 4- تقطيع | ||
متضاد | وصل كردن | ||
عربی | قطع، عزل، توقف، فصل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "قطع کردن" در زبان فارسی به معنای قطع یا متوقف کردن چیزی است. این کلمه به عنوان یک فعل مرکب مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از موارد مربوط به قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید به درستی از "قطع کردن" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | قطع کردن | ||
معادل ابجد | 453 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قطع کردن | ||
پخش صوت |
بريدن کلمه "قطع کردن" در زبان فارسی به معنای قطع یا متوقف کردن چیزی است. این کلمه به عنوان یک فعل مرکب مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از موارد مربوط به قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میشود: عملکرد نحوی: "قطع کردن" یک فعل مرکب است که از دو بخش تشکیل شده است: "قطع" (اسم) و "کردن" (فعل). این نوع ترکیب در زبان فارسی رایج است و به معنای انجام عمل قطع کردن است. صرف فعل: این فعل در زمانهای مختلف صرف میشود. برای مثال: مشتقات: میتوان از "قطع کردن" مشتقات مختلفی نیز تشکیل داد، مانند "قطع" (اسم) برای اشاره به عمل قطع کردن و یا "قاطع" (صفت) که به معنای تصمیمگیری قاطعانه است. استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال: با رعایت این قواعد و نکات، میتوانید به درستی از "قطع کردن" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
جداکردن گسستن زدودن انداختن
(مصدر) - 1 بريدن جدا کردن : شاخه
درخت را قطع کرد - 2 حذف کردن انداختن :
در اول بيت حرفي از اول آن قطع کنند .
1- برش دادن، بريدن
2- گسستن، گسيختن
3- موقوف كردن
4- تقطيع
وصل كردن
قطع، عزل، توقف، فصل