قوی هیکل
licenseمعنی کلمه قوی هیکل
معنی واژه قوی هیکل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | robust, giant, sturdy, the hulk | ||
عربی | متين، قوي، نشيط، صلب، شاق، سليم، غليظ، عنيف، غير مصقول | ||
مرتبط | تنومند، ستبر، خوش بنیه، هیکل دار، محکم، درشت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "قوی هیکل" در زبان فارسی به معنای "دارای بدن قوی و محکم" یا "با ساختار بدنی نیرومند" است. برای استفاده صحیح از این ترکیب و رعایت قواعد نگارشی و زبانی، چند نکته را در نظر بگیرید:
به یاد داشته باشید که بسته به بافت جملات، ممکن است ساختارها و آرایشهای متفاوتی برای استفاده از این عبارت وجود داشته باشد. | ||
واژه | قوی هیکل | ||
معادل ابجد | 181 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قوی هیکل | ||
پخش صوت |
بژکول فخرز تناور عبارت "قوی هیکل" در زبان فارسی به معنای "دارای بدن قوی و محکم" یا "با ساختار بدنی نیرومند" است. برای استفاده صحیح از این ترکیب و رعایت قواعد نگارشی و زبانی، چند نکته را در نظر بگیرید: فصلت و نوع نوشتار: به عنوان یک عبارت توصیفی، "قوی هیکل" باید به درست و به موقع استفاده شود. معمولاً در متون توصیفی یا توصیف شخصیتها به کار میرود. ترکیب لفظی: "قوی" صفت و "هیکل" اسم است. استفاده صحیح از این ترکیب در جملات اهمیت دارد. به عنوان مثال: توجه به قواعد جمله: هنگام استفاده از "قوی هیکل"، باید به نحوه چینش جملات و تطابق صفات با اسمها توجه کنید. مثلاً: مفاهیم مشابه: ممکن است شما بخواهید از عبارات دیگری مانند "تنومند"، "نیرومند" یا "با هیکل ورزیده" استفاده کنید که بیان مشابهی دارند. اینها میتوانند در مواقع مختلف به کار بروند. به یاد داشته باشید که بسته به بافت جملات، ممکن است ساختارها و آرایشهای متفاوتی برای استفاده از این عبارت وجود داشته باشد.
(صفت) تناور جسيم قوي جثه :
در آخر يکي ماديان بد سمند
قوي هيکل و تند و بالا بلند .
robust, giant, sturdy, the hulk
متين، قوي، نشيط، صلب، شاق، سليم، غليظ، عنيف، غير مصقول
تنومند، ستبر، خوش بنیه، هیکل دار، محکم، درشت