آداب
licenseمعنی کلمه آداب
معنی واژه آداب
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | تشريفات، رسم، رسوم، سنت، سنن، شعاير، عادات، قواعد، مراسم، مناسك | ||
| انگلیسی | mores, ceremonial, habitude, etiquette, rite, rabits | ||
| عربی | عادات، تقاليد، سنة، عرف، الأعراف | ||
| ترکی | töre | ||
| فرانسوی | manières | ||
| آلمانی | sitten und bräuche | ||
| اسپانیایی | modales | ||
| ایتالیایی | maniere | ||
| مرتبط | اداب، تشریفات، عادت یا خوی همیشگی، عادت، روش، شیوه، عادت روزانه، علم اداب معاشرت، ایین معاشرت، تشریفات مذهبی، فرمان اساسی | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آداب" در زبان فارسی به معنای رفتارها، رسوم، یا شیوه‌های اجتماعی است. برای استفاده درست از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر می‌تواند مفید باشد:
با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "آداب" در نوشته‌ها و صحبت‌ها استفاده کرد. | ||
| واژه | آداب | ||
| معادل ابجد | 8 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | 'ādāb | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
| آواشناسی | 'AdAb | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی آداب | ||
| پخش صوت | |||
جمع ادب،رسوم وعادات کلمه "آداب" در زبان فارسی به معنای رفتارها، رسوم، یا شیوه‌های اجتماعی است. برای استفاده درست از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر می‌تواند مفید باشد: نقطه‌گذاری: در جملاتی که کلمه "آداب" به کار می‌رود، باید توجه کنید که جملات به درستی نقطه‌گذاری شوند. مثلاً: جمع و مفرد: کلمه "آداب" جمع است و معمولاً به صورت جمع استفاده می‌شود. بنابراین، باید از عبارت‌هایی مانند «آداب خود» یا «آداب اجتماعی» استفاده کنید. هماهنگی با فعل: در جملاتی که از "آداب" استفاده می‌شود، فعل‌ها باید با توجه به جمع بودن این واژه، به درستی صرف شوند: ترکیب‌های درست: "آداب" معمولاً با واژه‌هایی نظیر "معاشرت"، "خوراک"، "لباس" و غیره ترکیب می‌شود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "آداب" در نوشته‌ها و صحبت‌ها استفاده کرد.
تشريفات، رسم، رسوم، سنت، سنن، شعاير، عادات، قواعد، مراسم، مناسك
mores, ceremonial, habitude, etiquette, rite, rabits
عادات، تقاليد، سنة، عرف، الأعراف
töre
manières
sitten und bräuche
modales
maniere
اداب، تشریفات، عادت یا خوی همیشگی، عادت، روش، شیوه، عادت روزانه، علم اداب معاشرت، ایین معاشرت، تشریفات مذهبی، فرمان اساسی
