قیام کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه قیام کردن
معنی واژه قیام کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | arise, whomp up, stand up | ||
عربی | نشأ، ظهر، نهض، بدئ، ارتفع، تنشأ | ||
مرتبط | برخاستن، رخ دادن، بلند شدن، برامدن، طلوع کردن، بسرعت تهیه کردن، بهم انداختن | ||
واژه | قیام کردن | ||
معادل ابجد | 425 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی قیام کردن | ||
پخش صوت |
- 1 برخاستن - 2 برانگيخته شدن
- 3 انجام دادن
(مصدر) - 1 برخاستن - 2 انجام دادن
اجرا کردن : مختال آنست که خود را
عظيم داند ... و بحقوق الله قيام
نکند - 3 مشغول شدن .
arise, whomp up, stand up
نشأ، ظهر، نهض، بدئ، ارتفع، تنشأ
برخاستن، رخ دادن، بلند شدن، برامدن، طلوع کردن، بسرعت تهیه کردن، بهم انداختن