کافر
licenseمعنی کلمه کافر
معنی واژه کافر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بت پرست، بدكيش، بي ايمان، بي دين، زنديق، لامذهب، مرتد، مشرك، ملحد، منافق 2- ناسپاس | ||
متضاد | مومن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کافر" در زبان فارسی از نظر قاعدههای نگارشی و دستوری چند نکته مهم دارد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "کافر" به درستی و با دقت در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | کافر | ||
معادل ابجد | 301 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | [kāfa(e)r] | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی: کافِر، جمع: کافرون و کفَرَة و کفّار] | ||
مختصات | (فَ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کافر | ||
پخش صوت |
ضد مومن، بي دين، بي کتاب، ناگرويده ، ناسپاس کلمه "کافر" در زبان فارسی از نظر قاعدههای نگارشی و دستوری چند نکته مهم دارد: نقطهگذاری: کلمه "کافر" به عنوان اسم در جملات مختلف باید در جایگاه مناسب قرار گیرد. توجه کنید که به لحاظ معنایی و نحوی باید در جمله درست استفاده شود. نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت صحیح نوشته شود و از املای نادرست پرهیز شود. صرف و نحو: "کافر" به عنوان اسم، میتواند در جملات مختلف به عنوان فاعل، مفعول یا صفت مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً: معانی و مفهوم: در استفاده از این کلمه باید به معنای آن توجه کرد و از بهکار بردن آن در زمینههایی که ممکن است ناراحتی یا سوء تفاهم ایجاد کند اجتناب شود. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "کافر" به درستی و با دقت در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- بت پرست، بدكيش، بي ايمان، بي دين، زنديق، لامذهب، مرتد، مشرك، ملحد، منافق
2- ناسپاس
مومن