کاه
licenseمعنی کلمه کاه
معنی واژه کاه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | straw, chaff, pug | ||
عربی | قش، تبن، شرب بالقصبة، هشيم، قشي، تبني اللون، قَشَّة | ||
ترکی | pipet | ||
فرانسوی | paille | ||
آلمانی | stroh | ||
اسپانیایی | paja | ||
ایتالیایی | paglia | ||
مرتبط | نی، پوشال، حصیر، خس، بوریا، پوسته، سبوس، چیز کم بها یا بی اهمیت، طره گیسو، ضایعات غله، تفاله سیب، ادم محبوب، کرجی بان | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کاه" در زبان فارسی به معنای ساقههای خشک گیاهان، به ویژه علفها، استفاده میشود. قواعد زبانی و نگارشی مرتبط با این کلمه شامل موارد زیر است:
مثالهایی از جملات:
با رعایت چنین قواعدی، میتوانید از کلمه "کاه" در نوشتار و گفتار خود به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | کاه | ||
معادل ابجد | 26 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | [kāh] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (بن مضارعِ کاهیدن و کاستن) | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | kAh | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کاه | ||
پخش صوت |
علف خشک را گويند کلمه "کاه" در زبان فارسی به معنای ساقههای خشک گیاهان، به ویژه علفها، استفاده میشود. قواعد زبانی و نگارشی مرتبط با این کلمه شامل موارد زیر است: نحوه نوشتن: "کاه" به صورت ساده و بدون هیچ نوع علائمی نوشته میشود. صرف و نحو: این کلمه اسم است و در جملات به عنوان فاعل یا مفعول میتواند استفاده شود. همچنین، میتواند به شکل جمع "کاهها" نیز به کار رود. قواعد جمع: جمع این کلمه، "کاهها" است که با اضافه کردن حرف "ها" به انتهای آن تشکیل میشود. استفادههای ترکیبی: این واژه میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به کار رود، مانند "کاه گوسفند" یا "کاه و یونجه". مثالهایی از جملات: با رعایت چنین قواعدی، میتوانید از کلمه "کاه" در نوشتار و گفتار خود به درستی استفاده کنید.
straw, chaff, pug
قش، تبن، شرب بالقصبة، هشيم، قشي، تبني اللون، قَشَّة
pipet
paille
stroh
paja
paglia
نی، پوشال، حصیر، خس، بوریا، پوسته، سبوس، چیز کم بها یا بی اهمیت، طره گیسو، ضایعات غله، تفاله سیب، ادم محبوب، کرجی بان