کودک
licenseمعنی کلمه کودک
معنی واژه کودک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بچه، جوان، خردسال، رود، صبي، طفل، نوباوه، نوباوه، نوجوان | ||
انگلیسی | child, baby, kid, infant, babe, tike, bantling, chit, trot, tyke | ||
عربی | طفل، طفلة، ابن، ابنة، قاصر، غلام، ثمرة، إنتاج، غر، بنت | ||
ترکی | çocuk | ||
فرانسوی | enfant | ||
آلمانی | kind | ||
اسپانیایی | niño | ||
ایتالیایی | bambino | ||
مرتبط | فرزند، زاده، نوزاد، بچه کوچک، شخص ساده و معصوم، بزغاله، کوچولو، چرم بزغاله، بچه کمتر از هفت سال، سگ، ادم خام دست وبی تجربه، دخترک، توله حیوانات، یادداشت، صدای یورتمه رفتن اسب، یورتمه، یورتمه روی، بچه تاتی کن، عجوزه، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کودک" در زبان فارسی به معنای فردی است که در سنین ابتدایی زندگی به سر میبرد و معمولاً به کودکانی که بین ۱ تا ۱۲ سال هستند اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه به شرح زیر است:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به شکل مناسبی از کلمه "کودک" در نوشتار و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | کودک | ||
معادل ابجد | 50 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | [kudak] | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [پهلوی: kōtak] | ||
مختصات | (دَ) [ په . ] (ص .) | ||
آواشناسی | kudak | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی کودک | ||
پخش صوت |
صغير، کوچک، طفل و بچه کلمه "کودک" در زبان فارسی به معنای فردی است که در سنین ابتدایی زندگی به سر میبرد و معمولاً به کودکانی که بین ۱ تا ۱۲ سال هستند اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه به شرح زیر است: نقطهگذاری: اگر "کودک" در جملات به کار میرود، باید توجه داشت که جملات باید دارای نقطه، ویرگول و دیگر علامات نگارشی درست باشند. عطف کردن: در مواردی که "کودک" با کلمات دیگری عطف میشود، باید از "و" برای اتصال استفاده کرد. مثال: "کودک و نوجوان". جمعسازی: جمع کلمه "کودک" به صورت "کودکان" است. در مواقعی که به چند کودک اشاره میشود، از این صورت جمع استفاده میشود. استفاده در جملات: کلمه "کودک" میتواند به عنوان فاعل، مفعول، و یا در ترکیبهای مختلف (مانند "کودکانه") استفاده شود. به عنوان مثال: به کارگیری صفت: میتوان از صفاتی برای توصیف کودک استفاده کرد. مثال: "کودک شاد"، "کودک مهربان". با رعایت این نکات، میتوان به درستی و به شکل مناسبی از کلمه "کودک" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.
- 1 (صفت) کوچک صغير . - 2 (اسم)
فرزندي که بحد بلوغ نرسيده (پسر يا
دختر) طفل جمع : کودکان :
و زنان و کودکان را اسير گردانيدند . يا
کودک غازي . پسر بازيکن که پيش آهنگ
ديگران بود و پيش از آنان از چنبر بگذرد :
باد چالاک در رسن بازي
سر تو همچو کودک غازي .
(کمال اسماعيل)
- 3 جوان : بازرگاني که زن نيکو و کودک
گزيند و عمر در سفر گذارد .
بچه، جوان، خردسال، رود، صبي، طفل، نوباوه، نوباوه، نوجوان
child, baby, kid, infant, babe, tike, bantling, chit, trot, tyke
طفل، طفلة، ابن، ابنة، قاصر، غلام، ثمرة، إنتاج، غر، بنت
çocuk
enfant
kind
niño
bambino
فرزند، زاده، نوزاد، بچه کوچک، شخص ساده و معصوم، بزغاله، کوچولو، چرم بزغاله، بچه کمتر از هفت سال، سگ، ادم خام دست وبی تجربه، دخترک، توله حیوانات، یادداشت، صدای یورتمه رفتن اسب، یورتمه، یورتمه روی، بچه تاتی کن، عجوزه، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست