گرد آوریدن
license
98
1667
100
معنی کلمه گرد آوریدن
معنی واژه گرد آوریدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | gather | ||
عربی | جمع، تجمع، حشد، أخذ، جنى، استقطب، استجمع، التأم، سال، نما، حسب، لم، طية، يجتمع | ||
واژه | گرد آوریدن | ||
معادل ابجد | 495 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گرد آوریدن | ||
پخش صوت |
گرد آوردن :
سپاهي که نوروز گرد آوريد
همه نيست کردش زناگه شجام .
(دقيقي)
gather
جمع، تجمع، حشد، أخذ، جنى، استقطب، استجمع، التأم، سال، نما، حسب، لم، طية، يجتمع