گرم شدن
licenseمعنی کلمه گرم شدن
معنی واژه گرم شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | ذوبان، أذاب، روض، ذاب، فرح، أصبح دافئا | ||
واژه | گرم شدن | ||
معادل ابجد | 614 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~ . شُ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گرم شدن | ||
پخش صوت |
- 1 گرما يافتن
حرارت پذيرفتن .
- 2 تحريک شدن برانگيخته شدن :
و مزاج دل عزيزش بطلب انتقام گرم شود ...
- 3 خشمگين شدن : بعد از آن چون منافقان
دروغ بر عايشه نهادند ... رسول ص گرم شد
و او را با خانه ء پدرش فرستادند .
شهرت يافتن شياع يافتن :
در جهان گرم شد که شاه جهان
روي کرد از سپاه و ملک نهان ...
(نظامي)
يا گرم شدن بازار ...
- 1 پرداد و ستد شدن .
- 2 رونق يافتن . يا گرم شدن چشم .
بخواب رفتن . يا گرم شدن در (به) سخن .
گرم صحبت شدن . يا گرم شدن سجده . اشتغال
ورزيدن کسان بسجده و عبادت .
يا گرم شدن سربه ... - 1 مشغول شدن .
- 2 مست گشتن :
نه نرم شود دلت بصد لابه
نه گرم شود سرت بصد مينا .
(مسعود سعد)
يا گرم شدن صحبت (گفتگو) . گفتگوي جالب
توجه بين دو يا چند تن بعمل آمدن
گل انداختن صحبت : بزودي صحبت ميان آن دو
گرم شد . يا گرم شدن
آن بسبب گفتگو هاي مجلس . خوشايند گشتن
جالب و هنر نماييها .
ذوبان، أذاب، روض، ذاب، فرح، أصبح دافئا