گواه
licenseمعنی کلمه گواه
معنی واژه گواه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [پهلوی: gukās] ‹گوا›
مختصات:
(گُ) (ص .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
govAh
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
32
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
witness | evidence , proof , voucher , testifier , warranter
ترکی
tanık
فرانسوی
témoin
آلمانی
zeuge
اسپانیایی
testigo
ایتالیایی
testimone
عربی
الشاهد | شاهد , شهادة , شهد , دلى بشهادته
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گواه" در زبان فارسی به معنای شاهد یا مدرکی است که چیزی را تایید یا تصدیق میکند. برای استفادهی صحیح از این کلمه در نوشتار و گفتار، توجه به قواعد زیر میتواند مفید باشد:
-
نقطهگذاری:
- گواه در جملات مختلف میتواند به صورت مستقل و یا در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود. به عنوان مثال:
- "او گواهی بر این موضوع دارد."
- "گواه این ادعا، مدارک مستند است."
- گواه در جملات مختلف میتواند به صورت مستقل و یا در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود. به عنوان مثال:
-
توجه به نون نهاد:
- گاهی اوقات در ترکیبهای معنایی میتوان از "گواه" به عنوان اسم نهاد استفاده کرد:
- "گواه این اتفاق، فیلم ضبطشده است."
- گاهی اوقات در ترکیبهای معنایی میتوان از "گواه" به عنوان اسم نهاد استفاده کرد:
-
استفاده از صفت:
- میتوان از صفات برای توصیف "گواه" استفاده کرد:
- "گواه معتبر"، "گواه غیرقابلانکار"
- میتوان از صفات برای توصیف "گواه" استفاده کرد:
-
ترکیبهای رایج:
- "گواهی دادن": به معنای تصدیق کردن.
- "گواه بر": به معنای دلیلی بر وجود چیزی.
-
صرف و تغییر شکل:
- "گواه" به عنوان اسم، در حالتهای جمع به شکل "گواهان" یا "گواهها" تغییر میکند.
- مفاهیم مرتبط:
- واژههایی مانند "شاهد"، "مدرک"، "شهادت" میتوانند در متون مربوط به گواهی و شواهد به کار روند.
توجه به این نکات میتواند به افزایش دقت و صحت نگارش کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به عنوان گواهی بر صداقت خود، مدارک معتبر را ارائه داد.
- نگارش این کتاب گواهی بر تلاشهای مستمر نویسنده است.
- گواهی پزشک نشان میدهد که او به سلامت کامل رسیده است.