گوی شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه گوی شدن
معنی واژه گوی شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | كرة، حفلة راقصة، رصاصة، نزهة، جسم مستدير من الإنسان، لعبة من ألعاب الكرة، تكور، كور، كتل | ||
واژه | گوی شدن | ||
معادل ابجد | 390 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گوی شدن | ||
پخش صوت |
سربرزانو نهادن و پشت خم دادن و مراقبه که کنايه از سر به
زانو نهادن و بمراقبه رفتن باشد، خميده شدن، دو تا شدن
كرة، حفلة راقصة، رصاصة، نزهة، جسم مستدير من الإنسان، لعبة من ألعاب الكرة، تكور، كور، كتل