لجن
licenseمعنی کلمه لجن
معنی واژه لجن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- كثافت، گل، لاي، لجم، لجمه، وحل 2- بدنام، فاسد، كثيف، هرزه | ||
انگلیسی | sludge,mud,silt,slush,slob,ooze,mire,slough,slub,slobber,slop,slosh | ||
عربی | طين، وحل لزج، راسب طيني، مياه المجاري، رسوب، الحمأة الناتجة | ||
ترکی | çamur | ||
فرانسوی | boue | ||
آلمانی | dreck | ||
اسپانیایی | lodo | ||
ایتالیایی | fango | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لجن" در زبان فارسی به معنای خاک نرم و مرطوب است که معمولاً در نواحی باتلاقی و کنار رودخانهها یافت میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
به طور کلی، نوشتن با رعایت این نکات میتواند به افزایش وضوح و دقت متن کمک کند. | ||
واژه | لجن | ||
معادل ابجد | 83 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | lajan | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: laĵan] ‹لجم، لجمه، لژن، لژم، بژن› | ||
مختصات | (لَ جَ) | ||
آواشناسی | lajan | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لجن | ||
پخش صوت |
گل سياه که در ته حوض و جوي آبهاي خفته پديد آيد کلمه "لجن" در زبان فارسی به معنای خاک نرم و مرطوب است که معمولاً در نواحی باتلاقی و کنار رودخانهها یافت میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتن: کلمه "لجن" به صورت صحیح با حروف فارسی نوشته میشود و نیازی به استفاده از علامتهای خاص ندارد. جنس کلمه: کلمه "لجن" در فارسی زنده (جمعناپذیر) است و به صورت مفرد و جمع استفاده میشود. برای مثال: "این لجن بسیار کثیف است." استفاده در جمله: کلمه "لجن" میتواند در جملات مختلفی به کار رود. مثلاً: هممعناها: معانی هممعنا یا نزدیک به کلمه "لجن" میتواند شامل "خاک سست"، "گِل" یا "پرسل" (در بعضی از لهجهها) باشد. به طور کلی، نوشتن با رعایت این نکات میتواند به افزایش وضوح و دقت متن کمک کند.
1- كثافت، گل، لاي، لجم، لجمه، وحل
2- بدنام، فاسد، كثيف، هرزه
sludge,mud,silt,slush,slob,ooze,mire,slough,slub,slobber,slop,slosh
طين، وحل لزج، راسب طيني، مياه المجاري، رسوب، الحمأة الناتجة
çamur
boue
dreck
lodo
fango