لعاب دادن
licenseمعنی کلمه لعاب دادن
معنی واژه لعاب دادن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | enamel, glaze, glazing | ||
عربی | مينا، طلاء، مينا طلاء، صقل، طلى بالمنيا، عرضا، مطلي، المينا | ||
مرتبط | مینا ساختن، میناکاری کردن، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، صیقل کردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لعاب دادن" در زبان فارسی به معنای پوشش دادن یا ایجاد لایهای شفاف و براق بر سطح یک شیء، به ویژه در زمینههای صنایع سرامیک و سفالسازی، کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوان به طور مؤثری از کلمه "لعاب دادن" در جملات استفاده کرد. | ||
واژه | لعاب دادن | ||
معادل ابجد | 162 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لعاب دادن | ||
پخش صوت |
گليزاندن پتاندن کلمه "لعاب دادن" در زبان فارسی به معنای پوشش دادن یا ایجاد لایهای شفاف و براق بر سطح یک شیء، به ویژه در زمینههای صنایع سرامیک و سفالسازی، کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، میتوان به نکات زیر توجه کرد: نحو: زمان: سازگاری با اجزای جمله: با رعایت این نکات، میتوان به طور مؤثری از کلمه "لعاب دادن" در جملات استفاده کرد.
(مصدر) تزيين سفال و کاشي و نفوذ
ناپذيرساختن آنها بوسيله ء ايجاد پوششي
از لعاب که بدين ترتيب انجام ميگيرد :
لعاب را بروي کاشي يا سفال ميريزند يا
پخش ميکنند و يا بوسيله ء قلم مو آنرا
نقش مينمايند . اگر شي ء موردنظر
کوچک باشد ميتوان آنرا داخل لعاب
فرو برد . معمولا شي ء خشن را پيش از
لعاب دادن با پوششي از مخلوط گل ساييده ء
نرم با کتيرا که باآب مخلوط
شده وبصورت مايع در آمده است ميپوشانند.
enamel, glaze, glazing
مينا، طلاء، مينا طلاء، صقل، طلى بالمنيا، عرضا، مطلي، المينا
مینا ساختن، میناکاری کردن، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، صیقل کردن