لقب
licenseمعنی کلمه لقب
معنی واژه لقب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم، تخلص، صفت، عنوان، كنيه، نام، نعت | ||
انگلیسی | title,epithet,label,appellation,surname,sobriquet,cognomen,addition,agnomen,byname,soubriquet | ||
عربی | لقب، سند ملكية، لقب البطولة، عنوان كتاب، حق شرعي، عنوان فصل، سمى، حقق البطولة، عنوان | ||
ترکی | takma ad | ||
فرانسوی | surnom | ||
آلمانی | spitzname | ||
اسپانیایی | apodo | ||
ایتالیایی | soprannome | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لقب" در زبان فارسی به معنای نام یا عنوان اضافی است که برای توصیف یا تشخیص شخص، مکان، یا چیز دیگری به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید به شکل درست و مؤثری از کلمه "لقب" در نوشتار فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | لقب | ||
معادل ابجد | 132 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | laqab | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: القاب] | ||
مختصات | (لَ قَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | laqab | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لقب | ||
پخش صوت |
اسمي که کسي به آن شهرت پيدا کند غير از اسم کلمه "لقب" در زبان فارسی به معنای نام یا عنوان اضافی است که برای توصیف یا تشخیص شخص، مکان، یا چیز دیگری به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده این کلمه اشاره میکنم: حروف بزرگ و کوچک: در ابتدای جمله، حرف "لقب" با حرف بزرگ نوشته میشود (به عنوان مثال: "لقب او..."). اما در ادامه جملات، معمولاً با حرف کوچک نوشته میشود. نقطهگذاری: اگر "لقب" به عنوان بخشی از یک جمله به کار رود، بهطور معمول باید بعد از آن نقطهگذاری مناسب انجام شود. فاصلهگذاری: به هنگام نوشتن "لقب" و نام شخص، معمولاً یک فاصله استاندارد بین این دو واژه قرار میدهیم (مثلاً: "لقب او حسین است."). استفاده از علامتها: در مواردی که "لقب" به عنوان قسمتی از یک جمله توصیفی یا توضیحی به کار میرود، ممکن است از دو نقطه (:)، خط تیره (—) یا ویرگول (،) برای جداسازی استفاده شود. جمع و مفرد: "لقب" میتواند به صورت مفرد یا جمع (لقبها) استفاده شود. مثلاً "لقب او شناخته شده است" و "لقبها در تاریخ متفاوت هستند". با رعایت این نکات میتوانید به شکل درست و مؤثری از کلمه "لقب" در نوشتار فارسی استفاده کنید.
اصلي او
اسم، تخلص، صفت، عنوان، كنيه، نام، نعت
title,epithet,label,appellation,surname,sobriquet,cognomen,addition,agnomen,byname,soubriquet
لقب، سند ملكية، لقب البطولة، عنوان كتاب، حق شرعي، عنوان فصل، سمى، حقق البطولة، عنوان
takma ad
surnom
spitzname
apodo
soprannome