لقب داشتن
licenseمعنی کلمه لقب داشتن
معنی واژه لقب داشتن
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | name | ||
| عربی | اسم، السمعة، الصيت، الإ سم، أسرة، عشيرة، سمى، حدد، عين، حدد الثمن، دعا، اختار | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "لقب داشتن" به معنی دارا بودن لقب یا شناسه‌ای خاص است. در استفاده از این عبارت، نکاتی از لحاظ قواعد فارسی و نگارشی وجود دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:
به یاد داشته باشید که زمان و بافت جمله نیز تأثیر زیادی بر نحوه‌ی استفاده از "لقب داشتن" دارد. | ||
| واژه | لقب داشتن | ||
| معادل ابجد | 887 | ||
| تعداد حروف | 8 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی لقب داشتن | ||
| پخش صوت | |||
پاژ نام داشتن پاژ ناميدن عبارت "لقب داشتن" به معنی دارا بودن لقب یا شناسه‌ای خاص است. در استفاده از این عبارت، نکاتی از لحاظ قواعد فارسی و نگارشی وجود دارد که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد: فعل و مبتدا: "داشتن" یک فعل است و در این عبارت به عنوان فعل اصلی به کار رفته است. برای استفاده صحیح از این عبارت، باید توجه داشت که مبتدای جمله نیز به درستی انتخاب شود. استفاده از حروف اضافه: در فارسی، ممکن است برای بیان لقب یا شناسه، از حروف اضافه و ساختارهای مختلف استفاده کنیم. مثلاً می‌توان گفت "او لقب 'سهراب' دارد." توافق در جمع و مفرد: در صورتی که موضوع جمله جمع باشد، فعل "داشتن" باید به صورت جمع بکار رود. مثلاً: "آن‌ها لقبی دارند." قیدها و توصیف‌ها: می‌توان به این عبارت قیدها یا توصیف‌های اضافی اضافه کرد تا اطلاعات بیشتری ارائه دهد. مثلاً: "او لقبی معتبر دارد." به یاد داشته باشید که زمان و بافت جمله نیز تأثیر زیادی بر نحوه‌ی استفاده از "لقب داشتن" دارد.
(مصدر) داراي لقب بودن عنواني
داشتن :
اي عشق خ پيش هرکسي نام و لقب داري بسي
من دوش نام ديگرت کردم که : دردبيدوا.
(ديوان کبير 7 : 1)
name
اسم، السمعة، الصيت، الإ سم، أسرة، عشيرة، سمى، حدد، عين، حدد الثمن، دعا، اختار
