مالیات
licenseمعنی کلمه مالیات
معنی واژه مالیات
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | باج، جزيه، خراج، ساو، عوارض | ||
انگلیسی | tax, taxation, levy, impost, imposition, scot, gild, scat | ||
عربی | ضريبة، عبء ثقيل، رسم دفع، فرض ضريبة، أرهق، اتهم، حدد المقدار | ||
ترکی | vergi | ||
فرانسوی | impôt | ||
آلمانی | steuer | ||
اسپانیایی | impuesto | ||
ایتالیایی | imposta | ||
مرتبط | تحمیل، تقاضای سنگین، وضع مالیات، مالیات بندی، وصول مالیات، باج گیری، وضع، تکلیف، رگبار باران، اواز بی معنی، گمشو، صدای پاره شدن چیزی، مال | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مالیات" در زبان فارسی به معنای مالی است که دولت از افراد و مؤسسات برای تأمین هزینههای عمومی و خدمات عمومی دریافت میکند. در استفاده از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، چند نکته و قاعده نگارشی وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "مالیات" به درستی و به شکل مؤثر در متون خود استفاده کنید. | ||
واژه | مالیات | ||
معادل ابجد | 482 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | māliyāt | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: مالیّات، جمعِ مالیَّة] (اقتصاد) | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | mAliyAt | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مالیات | ||
پخش صوت |
باج و خراج، کلمه "مالیات" در زبان فارسی به معنای مالی است که دولت از افراد و مؤسسات برای تأمین هزینههای عمومی و خدمات عمومی دریافت میکند. در استفاده از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، چند نکته و قاعده نگارشی وجود دارد: نوشتار صحیح: واژه "مالیات" به همین شکل نوشته میشود و از نظر نگارشی باید به صورت صحیح و واضح استفاده شود. جمع و مفرد: این کلمه معمولاً به صورت "مالیات" به کار میرود، اما در موارد خاص میتوان برای اشاره به نوعهای مختلف مالیات، از "مالیاتها" (جمع) استفاده کرد. قید و عبارتهای مرتبط: هنگام استفاده از کلمه "مالیات"، بهتر است از قیدهای مربوط به نوع، مقدار یا مدت زمان مالیات نیز استفاده شود، مثلاً: "مالیات بر درآمد"، "مالیات بر ارزش افزوده" و... پیشوند و پسوند: در برخی موارد، میتوان با افزودن پیشوند یا پسوند، واژههای جدیدی ساخت که مفهومی مرتبط داشته باشند؛ مثلاً "مالیاتی" (که به ویژگی یا نوع مالیات اشاره دارد). با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "مالیات" به درستی و به شکل مؤثر در متون خود استفاده کنید.
سهمي است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر
يک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود
بمنظور تامين هزينه هاي عمومي و حفظ منافع اقتصادي
يا سياسي يا اجتماعي کشور بقدر قدرت و توانائي خود
بدولت بدهد
باج، جزيه، خراج، ساو، عوارض
tax, taxation, levy, impost, imposition, scot, gild, scat
ضريبة، عبء ثقيل، رسم دفع، فرض ضريبة، أرهق، اتهم، حدد المقدار
vergi
impôt
steuer
impuesto
imposta
تحمیل، تقاضای سنگین، وضع مالیات، مالیات بندی، وصول مالیات، باج گیری، وضع، تکلیف، رگبار باران، اواز بی معنی، گمشو، صدای پاره شدن چیزی، مال