مجعد
licenseمعنی کلمه مجعد
معنی واژه مجعد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | انبوه، پرچين وشكن، پيچيده، پرپيچ وتاب، جعودت، فردار، مرغول، وزوز | ||
انگلیسی | curly,frizzy,crisp,frizzly,crispy | ||
عربی | مجعد، جعد الشعر، معقوص | ||
ترکی | kıvırcık | ||
فرانسوی | bouclé | ||
آلمانی | lockig | ||
اسپانیایی | ondulado | ||
ایتالیایی | riccio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مجعد" در زبان فارسی به معنای "پُر پیچ و تاب" یا "موجدار" است و غالباً برای توصیف موها یا سطوحی که شکل خاصی دارند، به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
این نکات میتواند به درک و استفاده صحیح از کلمه "مجعد" در زبان فارسی کمک کند. | ||
واژه | مجعد | ||
معادل ابجد | 117 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | moja''ad | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ جَ عَّ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | moja''ad | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مجعد | ||
پخش صوت |
موي پيچيده ، سطبر و بسته ، مرغول کلمه "مجعد" در زبان فارسی به معنای "پُر پیچ و تاب" یا "موجدار" است و غالباً برای توصیف موها یا سطوحی که شکل خاصی دارند، به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نوشتار صحیح: کلمه "مجعد" باید به همین شکل نوشته شود و از نگارش غلط مانند "مجعّد" پرهیز شود. صرف و نحو: این کلمه به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به صورت مؤنث (مجعده) نیز صرف شود. برای مثال: تطابق: در جملات، تطابق بین صفت و اسم باید رعایت شود. به عنوان مثال: قیدها: برای تقویت و توصیف بیشتر میتوان از قیدهایی مانند "بسیار"، "خیلی" و ... استفاده کرد: این نکات میتواند به درک و استفاده صحیح از کلمه "مجعد" در زبان فارسی کمک کند.
انبوه، پرچين وشكن، پيچيده، پرپيچ وتاب، جعودت، فردار، مرغول، وزوز
curly,frizzy,crisp,frizzly,crispy
مجعد، جعد الشعر، معقوص
kıvırcık
bouclé
lockig
ondulado
riccio