معالجه شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه معالجه شدن
معنی واژه معالجه شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | شفايافتن، درمان شدن، علاج شدن، بهبود يافتن، مداوا شدن | ||
عربی | معالجة، علاج، معاملة، مداواة، عرض إستعراض، علاج او معاملة | ||
واژه | معالجه شدن | ||
معادل ابجد | 503 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی معالجه شدن | ||
پخش صوت |
بيشازيدن درمان شدن
(مصدر) علاج شدن مداوا شدن .
(مصدر) علاج شدن مداوا شدن .
شفايافتن، درمان شدن، علاج شدن، بهبود يافتن، مداوا شدن
معالجة، علاج، معاملة، مداواة، عرض إستعراض، علاج او معاملة