مکارم
licenseمعنی کلمه مکارم
معنی واژه مکارم
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | كرم ها، محامد، مكرمت ها، خوبي ها، بزرگواري ها، نيكي ها | ||
| متضاد | ذمائم | ||
| انگلیسی | cunning,wily,deceitful,tricky | ||
| عربی | مكر، دهاء، براعة، ماكر، بارع، شاطر، كائد، وسيم | ||
| ترکی | benim kurnazlığım | ||
| فرانسوی | ma ruse | ||
| آلمانی | meine list | ||
| اسپانیایی | mi astucia | ||
| ایتالیایی | la mia astuzia | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مکارم" در زبان فارسی به معنای "خوی‌های نیکو" یا "صفات پسندیده" به کار می‌رود و به ویژه در بحث اخلاق و رفتارهای نیک در انسان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "مکارم" می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "مکارم" به درستی و با کارایی بیشتری در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | مکارم | ||
| معادل ابجد | 301 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | makārem | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ مکرمة] | ||
| مختصات | (مَ رِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
| آواشناسی | makArem | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی مکارم | ||
| پخش صوت | |||
نوازشها و بزرگواريها، نيکي ها و خوبيها کلمه "مکارم" در زبان فارسی به معنای "خوی‌های نیکو" یا "صفات پسندیده" به کار می‌رود و به ویژه در بحث اخلاق و رفتارهای نیک در انسان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مورد قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "مکارم" می‌توان به نکات زیر اشاره کرد: نحوه‌ی نوشتار: "مکارم" به صورت کاملاً صحیح و استاندارد نوشته شده است. این کلمه اسم جمع است و به عناصری از صفات یا خوی‌های نیک اشاره دارد. استفاده در جملات: نحوه‌ی انتخاب واژه: در انتخاب واژه‌های مرتبط با "مکارم"، میتوانید از واژگانی چون "اخلاق"، "نیکی"، "سلوک" و ... استفاده کنید. ساختار جمله: وقتی از "مکارم" در نوشتار استفاده می‌کنید، باید توجه داشته باشید که تناظر با دیگر اجزای جمله مدیریت شود تا تأثیر کلامی خوبی ایجاد کند. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "مکارم" به درستی و با کارایی بیشتری در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
كرم ها، محامد، مكرمت ها، خوبي ها، بزرگواري ها، نيكي ها
ذمائم
cunning,wily,deceitful,tricky
مكر، دهاء، براعة، ماكر، بارع، شاطر، كائد، وسيم
benim kurnazlığım
ma ruse
meine list
mi astucia
la mia astuzia
