مناسب بودن
license
98
1667
100
معنی کلمه مناسب بودن
معنی واژه مناسب بودن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | befit, suit, be suitable, assort, be able, become, long | ||
عربی | عذب، لاق ب، لاءم، موجه | ||
مرتبط | برازیدن، درخور بودن، وفق دادن، جور کردن، خواست دادن، خواستگاری کردن، لباس دادن به، سزیدن، طبقه بندی کردن، هم نشین شدن، اماده بودن، شدن، امدن به، زیبنده بودن، اشتیاق داشتن، میل داشتن، ارزوی چیزی را داشتن | ||
واژه | مناسب بودن | ||
معادل ابجد | 215 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مناسب بودن | ||
پخش صوت |
به دندان بودن شايستن
befit, suit, be suitable, assort, be able, become, long
عذب، لاق ب، لاءم، موجه
برازیدن، درخور بودن، وفق دادن، جور کردن، خواست دادن، خواستگاری کردن، لباس دادن به، سزیدن، طبقه بندی کردن، هم نشین شدن، اماده بودن، شدن، امدن به، زیبنده بودن، اشتیاق داشتن، میل داشتن، ارزوی چیزی را داشتن