التزامی
licenseمعنی کلمه التزامی
معنی واژه التزامی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | implicit | ||
عربی | التزام | ||
ترکی | bağlılık | ||
فرانسوی | engagement | ||
آلمانی | engagement | ||
اسپانیایی | compromiso | ||
ایتالیایی | impegno | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "التزامی" به معنای تعهد یا الزام است و در نوشتار فارسی باید توجه به چند نکته را در نظر داشته باشید:
توجه به این نکات به شما کمک میکند تا از کلمه "التزامی" به درستی در نوشتار خود بهره ببرید. | ||
واژه | التزامی | ||
معادل ابجد | 489 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | 'eltezAmi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی التزامی | ||
پخش صوت |
شايدي بايسته اي کلمه "التزامی" به معنای تعهد یا الزام است و در نوشتار فارسی باید توجه به چند نکته را در نظر داشته باشید: نوشتار صحیح: کلمه "التزامی" باید درست نوشته شود. در فارسی، حروف با کشش و لحن مناسب به کار بروند. جنس و نوع استفاده: این کلمه به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به نامهای مختلفی متصل شود، مانند "تعهدات التزامی" یا "پیمانهای التزامی". قرار دادن در جمله: باید دقت کنید که این کلمه به درستی در جمله استفاده شود و با دیگر کلمات سازگار باشد. به عنوان مثال: "او در مقابل تعهدات التزامی خود مسؤول است." قواعد نگارشی: دقت کنید که فاصلهها، علائم نگارشی و نقطهگذاری به درستی رعایت شود تا متن خوانا و قابل فهم باشد. توجه به این نکات به شما کمک میکند تا از کلمه "التزامی" به درستی در نوشتار خود بهره ببرید.
(صفت) منسوب به التزام .
يا مضارع التزامي. يا وجه التزامي .
آنست که کار را بطريق شک و دو دلي و
آرزو و خواهش و مانند آن بيان کند
و چون پيرو جمله ء ديگر است آنرا
(وجه مطيعي) نيز گويند : ميخواهم بروم
شايد بنويسم گمان ميکنم برادرم
رفته باشد .
implicit
التزام
bağlılık
engagement
engagement
compromiso
impegno