خراش
licenseمعنی کلمه خراش
معنی واژه خراش
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم)
مختصات:
(خَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
xarAS
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
1101
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
scratch | scrape , abrasion , scuff , graze , rift , attrition , chafe , chap , scab , scotch
ترکی
çizik
فرانسوی
gratter
آلمانی
kratzen
اسپانیایی
rascar
ایتالیایی
graffio
عربی
خدش | جلفة , خدشة , خمشة , خربشة , شج , صرير خفيف , قرصة , شطب , بدأ من الصفر , خمش , حفر بأظافره , حك جلده , انكرش , نحت , جمع , صر صريرا خفيفا , ألغى , يخدش
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خراش" در زبان فارسی به معنای آسیب سطحی یا بریدگی کوچک بر روی پوست یا هر سطح دیگری است. در مورد قواعد نگارشی و بهکارگیری این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
-
نوشتار صحیح: کلمه "خراش" به همین شکل نوشته میشود و باید به دقت املای آن رعایت شود.
-
نشانههای جمع: برای جمع بستن این کلمه، میتوان از "ها" استفاده کرد. به عنوان مثال: "خراشها".
-
به کارگیری در جملات: این کلمه معمولاً به عنوان اسم در جملات استفاده میشود. مثلاً:
- "بر روی پوست او چند خراش وجود داشت."
- "خراشهای ناشی از سقوط، به زودی بهبود یافتند."
-
قید کردن صفت: میتوانید برای توصیف خراش، از صفات مختلف استفاده کنید. مثلاً:
- "خراش عمیق"
- "خراش جزئی"
- استفاده در اصطلاحات: این واژه ممکن است در عبارات و اصطلاحات خاص نیز کاربرد داشته باشد. مثلاً: "خراشیدن سطح".
در نهایت، توجه به نوع جملات و ساختارهای زبانی میتواند به تقویت نگارش کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خراش" در جمله آورده شده است:
- او بچهای بود که همیشه در حال بازی بود و هر روز خراشهای جدیدی روی زانوهایش داشت.
- هنگام کار با چاقو، ناگهان دستش خراش برداشت و خون از آن بیرون آمد.
- بیاحتیاطی در هنگام دوچرخهسواری باعث شد که او برروی آسفالت خراش بردارد.
- درختی که در حیاط کاشته بودیم، به خاطر باد شدید، خراشهایی روی تنهاش پیدا کرد.
- او با یک خراش کوچک بر روی پوستش از دکتر درخواست کرد تا به آن رسیدگی کند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!