جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'esm
name  |

اسم

معنی: 1 - کلمه ای که به وسیلة آن چیزی یا کسی را می خوانند، نام . 2 - عنوان . 3 - شهرت ، آوازه . 4 - در دستور زبان فارسی قسمی از اقسام کلمه که بدان مردم یا جانور یا چیزی را نامند و معین کنند: مرد، زن ، خانه ، میز، کوه و دشت . ضح - در صرف عربی اسم قسمی از سه قسم کلمه است که بر معنایی مستقل دلالت کند و به زمانی خاص باز بسته نباشد. 5 - اسم ذات است مسما به اعتبار صفت و صفت یا با وجود است چون عالم و قدیم و یا با عدم است چون قدوس . ج . اسامی ، اسماء. ؛~ آلت اسمی است که بر ابزار کار دلالت کند. ؛ ~ اشاره «این » و «آن » هرگاه مسبوق به اسم می باشد، اسم اشاره نامیده شود. نخستین برای اشاره به نزدیک و دومین برای اشاره به دور: این خانه ، این میز، آن مرد، آن خیابان . ؛ ~ جمع اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد: دسته ، رمه . ؛~ بی مسمی نامی که معنی آن با چیز یا کسی که برای آن وضع شده است مطابق نباشد. ؛~ جنس اسمی است که بر افراد یک جنس دلالت کند و آن نه معرفه است نه نکره مانند: درخت ، کوه ، اسب و چون خواهند نکره شود «ی » بدان افزایند: درختی ، کوهی ، اسبی . ؛ ~ خاص آن است که بر فردی مخصوص و معین دلالت کند. مق . اسم عام . ؛ ~ ذات اسم چون قایم به ذات باشد و وجودش وابسته به دیگری نباشد آن را اسم ذات نامند. مق . اسم معنی . ؛ ~ زمان اسمی است که دلالت بر زمان کند. ؛ ~ مکان اسمی است که دلالت بر مکان کند. ؛ ~ فاعل اسمی است مشتق از فعل که بر کنندة کاری یا دارندة حالتی دلالت کند؛ صفت فاعلی . ؛~ مفعول اسمی است که دلالت می کند بر چیزی یا کسی که فعل بر او واقع شده است ؛ صفت مفعولی . ؛ ~ مصدر کلمه ای است مشتق از فعل که بر معنی مصدر دلالت کند (و آن جز مصدر و ریشة فعل است ). ؛ ~ مشتق اسمی که از مصدر یا ریشه ای جدا شده باشد مانند اسم فاعل که از امر یا ریشه و اسم مفعول که از مصدر (مرخم ) ساخته می شود. ؛ ~ معنی اسمی است که وجود مسمی آن به غیرش وابسته باشد. مق . اسم ذات : رنجش ، دانش ، سفیدی ، هوش .
... ادامه
1303 | 0
مترادف: 1- عنوان، كنيه، لقب، نام 2- آوازه، شهرت، صيت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: اسما و اسامیّ]
مختصات: (تصوف )
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'esm
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 101
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
name | noun , title , appellation , appellative , vocable , nomen , designation , asthma
ترکی
astım
فرانسوی
asthme
آلمانی
asthma
اسپانیایی
asma
ایتالیایی
asma
عربی
اسم | السمعة , الصيت , الإ سم , أسرة , عشيرة , سمى , حدد , عين , حدد الثمن , دعا , اختار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

در زبان فارسی، کلمه "اسم" به معنای نام یا عنوان یک شخص، مکان، شیء یا مفهوم است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با استفاده از کلمه "اسم" می‌پردازیم:

  1. تعریف و کاربرد: "اسم" به معنای نام و به عنوان یک اسم خاص یا عام می‌تواند استفاده شود. مثلاً "اسم من علی است" یا "اسم شهر تهران است".

  2. صرف و نحو: اسم‌ها در جمله می‌توانند به عنوان فاعل، مفعول، یا مکمل عمل کنند. مثلاً "علی کتاب را خواند" که در آن "علی" اسم فاعل و "کتاب" اسم مفعول است.

  3. جمع و مفرد: کلمه "اسم" به صورت مفرد است و جمع آن "اسم‌ها" یا "نام‌ها" می‌باشد. مثلاً "اسامی مختلفی در لیست وجود دارد".

  4. قید و صفت: "اسم" می‌تواند با صفت‌ها و قیدها توصیف شود. مثلاً "اسم زیبا" یا "اسم پرمعنا".

  5. رایج‌ترین اشتباهات: یکی از اشتباهات رایج در نوشتن "اسم" این است که برخی افراد آن را به صورت "اسمی" یا "اسمین" بنویسند که نادرست است. در زبان فارسی، باید فقط از "اسم" استفاده شود.

  6. تفاوت با کلمات دیگر: "اسم" به معنای نام است، در حالی که واژه‌هایی مانند "لقب" به نام مستعار یا عنوانی غیر از نام اصلی اشاره دارد.

  7. نکات نگارشی: وقتی کلمه "اسم" در یک جمله به کار می‌رود، معمولاً نیاز به توضیح و توصیف بیشتری دارد تا مفهوم واضح‌تری ارائه دهد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "اسم" در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "اسم" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. نام من علی است و اسم خواهرم سارا است.
  2. آیا می‌دانی که اسم این کتاب چیست؟
  3. برای ثبت‌نام در مدرسه، به اسم و نام خانوادگی نیاز داریم.
  4. اسم کشور مورد نظر را به من بگو تا اطلاعات بیشتری درباره آن پیدا کنم.
  5. او همیشه اسم حیوانات را به‌خوبی به یاد می‌آورد.

اگر سوال دیگری دارید یا به مثال‌های بیشتری نیاز دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: نام، تسمیه، نام و شهرت، نام خودمانی، خوشنامی، موصوف، عنوان، لقب، مقام، کنیه، وجه تسمیه، نامگذاری، اسم عام، لفظ، تعیین، تخصیص، نقش، اس

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری