زبان آور
licenseمعنی کلمه زبان آور
معنی واژه زبان آور
language
|
زبان آور
مترادف:
بليغ، تيززبان، خوش صحبت، خوش كلام، رسا، سخن گزار، سخنور، شاعر، فصيح، ناطق، نطاق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
( ~. وَ) (ص مر.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
267
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
language
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
در زبان فارسی، کلمه «زبانآور» به ترکیب دو بخش «زبان» و «آور» تشکیل شده است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نکات مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
-
نویسهها:
- کلمه «زبانآور» باید به صورت کاملاً جدا از کلمات دیگر نوشته شود و بین دو بخش آن یک نیمفاصله قرار گیرد: «زبانآور».
-
معنی:
- این کلمه به معنای کسی است که زبانهای مختلفی را میداند یا در استفاده از زبان مهارت دارد.
-
کاربرد:
- به عنوان اسم، میتوان از آن برای اشاره به افرادی که در زبانآموزی و زباندانی خوب هستند، استفاده کرد.
-
ترکیبهای دیگر:
- در ترکیبهای مشابه، مانند زبانآموز، هم باید به روش نگارش و استفاده از نیمفاصله دقت شود.
- صرف و نحو:
- کلمه «زبانآور» به عنوان اسم میتواند به عنوان فاعل یا مفعول در جملات مورد استفاده قرار گیرد: «او یک زبانآور برجسته است.» یا «زبانآوران بسیار در این دوره به ما کمک کردند.»
با رعایت این نکات، میتوانید در نوشتار خود از کلمه «زبانآور» به درستی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او به عنوان یک زبانآور مجرب، توانسته است در چندین کشور مختلف با مردم بومی ارتباط برقرار کند.
- زبانآور بودن نه تنها مهارت زبانی، بلکه درک فرهنگی نیز نیاز دارد.
- کتابهای آموزشی زبان معمولاً به زبانآور شدن کمک میکنند و میتوانند سطح تسلط فرد را به زبانهای مختلف بالا ببرند.