جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

sāz
tool  |

ساز

معنی: 1 - هریک از آلات موسیقی . 2 - وسایل زندگی . 3 - سامان ، نظم و ترتیب . 4 - استعداد، آمادگی . 5 - ابزار، آلت . 6 - نغمة موسیقی ، آهنگ . 7 - تجهیزات جنگی ، جنگ - افزار. 8 - جامه ، لباس . 9 - مکر، حیله ، فریب . ؛ به ~ کسی رقصیدن کنایه از: بازیچة کسی شدن ، ندانسته از کسی فرمان بردن .
2450 | 0
مترادف: 1- ارغنون، تار، سه تار، چنگ، رود، عود 2- تجمل، برگ، دستگاه 3- ساخت، سامان 4- تحمل، سازگاري، سازش 5- خدعه، فريب، مكر، نيرنگ 6- تدارك، تهيه 7- جامه، رخت، لباس 8- بنه، توشه، زاد سفر 9- راه، روش، طريق، شيوه 10- نفع، سود 11- آرايش، آما
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: sAz
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 68
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
tool | musical instrument , equipment , accoutrements , outfit , apparatus , materiel , arms , disposition , harmony , mouth organ , order , music , instrument
ترکی
enstrüman
فرانسوی
instrument
آلمانی
instrument
اسپانیایی
instrumento
ایتالیایی
strumento
عربی
أداة | آلة , جهاز , لعبة , طرق , أتقن الصنع , زين بأداة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

برای نوشتن و استفاده از کلمه «ساز» در زبان فارسی، چند نکته قواعدی و نگارشی وجود دارد:

  1. تعریف و معنا: کلمه «ساز» به معنای دستگاه یا ابزاری است که برای تولید صدا استفاده می‌شود. همچنین به معنای «ساختن» و «تنظیم کردن» نیز به کار می‌رود.

  2. جایگاه واژه در جمله: کلمه «ساز» می‌تواند به عنوان اسم، فعل، یا بخشی از یک ترکیب بکار برود. برای مثال:

    • «این ساز بسیار زیباست.» (اسم)
    • «او در حال ساز کردن یک قطعه موسیقی است.» (فعل)
  3. ترکیب‌های رایج: کلمه «ساز» می‌تواند در ترکیب با دیگر کلمات قرار گیرد و معانی جدیدی پیدا کند. به عنوان مثال:

    • «ساز و کار» به معنای روش یا روندی خاص.
    • «سازنده» به معنای کسی که چیزی را می‌سازد.
  4. هم‌خانواده‌ها: کلمه «ساز» دارای هم‌خانواده‌هایی است که ممکن است در متن‌ها با آن‌ها مواجه شوید. مانند «ساختن»، «سازگاری» و «سازشی».

  5. نکات نگارشی:
    • در نوشتار فارسی، کلمه «ساز» باید به‌طور صحیح و بدون اشتباه تایپی نوشته شود.
    • همچنین باید توجه داشت که «ساز» در ترکیب‌ها و عبارات باید با دیگر کلمات به درستی تلفظ و نوشته شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه «ساز» به‌درستی و به طور مؤثر در نوشتار و گفتارتان استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "ساز" در جمله آورده شده است:

  1. سازهای مختلفی در این کنسرت به کار رفته بودند.
  2. او تصمیم گرفت یک ساز جدید یاد بگیرد.
  3. این ساز صدای بسیار دلنشینی دارد.
  4. در فرهنگ ما، ساز به عنوان یک وسیله‌ی ارتباطی مهم شناخته می‌شود.
  5. او با دوستانش در پارک برای نواختن ساز دور هم جمع شدند.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: ابزار، افزار، اسباب، الت، الت دست، تجهیزات، ساز و برگ، تجهیز، همسفر، بنه سفر، ماشین، لوازم، جهاز، تکنیک، قسمت مادی یا مکانیکی هنر، اغوش، وضع، مشرب، خواست، حالت، تمایل، هارمونی، توازن، همسازی، تطبیق، هم اهنگی، ساز دهنی، ارغنون دهنی، سفارش، نظم، دستور، ترتیب، راسته، موسیقی، موزیک، اهنگ، غنا، رامشگری

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری