جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

foru
fur  |

فرو

معنی: 1 - پوستین ، پوستین روباه . 2 - جامه ای که از پوست جانوران سازند؛ ج . فِراء.
818 | 0
مترادف: پايين، تو، داخل، دخول، فرود
متضاد: فرا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (پیشوند)
مختصات: ( FeO )
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: ferro
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 286
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fur
ترکی
sağa
فرانسوی
de
آلمانی
her
اسپانیایی
para
ایتالیایی
per
عربی
جيئة وذهابا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "فرو" در زبان فارسی به‌عنوان یک پیشوند و همچنین به‌عنوان یک واژه مستقل قابل استفاده است. در زیر به نکات و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. استفاده به عنوان پیشوند:

    • "فرو" می‌تواند به عنوان پیشوندی به کار رود که به معنای "پایین" یا "نزدیک به پایین" است. مانند کلمات "فرود" یا "فروکش".
  2. استفاده به عنوان واژه مستقل:

    • "فرو" می‌تواند به معنای "پایین" یا "به سمت پایین" به‌کار رود. به عنوان مثال، در جملات توصیفی مانند "او به آرامی فرو رفت" یا "باید احساسات خود را فرو بخورد".
  3. نوشتار و املای صحیح:

    • کلمه "فرو" همیشه به این شکل نوشته می‌شود و در موارد خاص نیازی به تغییر فرم ندارد.
  4. نکات نگارشی:

    • در جملات باید توجه داشت که از "فرو" به درستی و در معنای مناسب خود استفاده شود. مثلاً در جملات توصیفی یا هنگام توصیف حالت‌های احساسی، این کلمه می‌تواند تأثیر بسزایی در رساندن منظور داشته باشد.
    • جملات باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که فعل‌ها و ساختمان جمله با "فرو" هماهنگی داشته باشند.
  5. گستره معنایی:
    • "فرو" می‌تواند در ترکیب با کلمات دیگر معانی مختلفی را ایجاد کند. بنابراین هنگام استفاده از آن در نوشتار باید به بافت و context توجه شود.

در نهایت، استفاده از "فرو" بسته به نوع جمله و مفهوم مورد نظر می‌تواند تغییر کند و به‌همین دلیل آگاهی از سیاق کلام شدیداً مهم است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او با دقت وبا عشق گل‌های سرخ را در گلدان فرو می‌کند.
  2. در سیاهی شب، نور ماه به آرامی در آب دریا فرو می‌افتد.
  3. برای رفع تشنگی‌ام، یک لیوان آب سرد را به سرعت به حلقومم فرو بردم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری