کش آمدن
licenseمعنی کلمه کش آمدن
معنی واژه کش آمدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | stretch | ||
عربی | امتداد، مسافة، مدى، مط، اتساع، مجال، نزهة على القدمين، مد، تمدد، تمطط، بسط، امتد، عمل بالطاقة القصوى، بذل جهدا، بذل جهدا قويا، توسع في تفسير شئ ما، تمتد | ||
مرتبط | کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "کش آمدن" یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که به معنی "کشیده شدن" یا "به سمت خاصی حرکت کردن" استفاده میشود. نکاتی که دربارهی قواعد فارسی و نگارشی این ترکیب میتوان به آنها اشاره کرد عبارتاند از:
امیدوارم این نکات برایتان مفید باشد! اگر سؤالی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری است، لطفاً بفرمایید. | ||
واژه | کش آمدن | ||
معادل ابجد | 415 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
مختصات | ( ~ . مَ دَ)(مص ل .) (عا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی کش آمدن | ||
پخش صوت |
1 - از حد معمولی خود درازتر شدن چیزی . 2 - طولانی شدن . کلمه "کش آمدن" یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که به معنی "کشیده شدن" یا "به سمت خاصی حرکت کردن" استفاده میشود. نکاتی که دربارهی قواعد فارسی و نگارشی این ترکیب میتوان به آنها اشاره کرد عبارتاند از: جدا نوشتن: "کش آمدن" به صورت جدا نوشته میشود، زیرا این یک ترکیب فعلی است و در زبان فارسی معمولاً ترکیبهای فعلی به صورت جدا نوشته میشوند. از نظر صرف: فعل "کش آمدن" دارای دو جزء است: "کش" (که از فعل "کشیدن" مشتق شده) و "آمدن" (فعل مستقل). بنابراین این ترکیب از نظر صرف و نحو میتواند به چند شکل در جملات مختلف به کار رود. ترکیبهای مرتبط: ممکن است با واژههای دیگر ترکیب شود تا معنای خاصتری ایجاد کند، مثلاً: "کش آمدن به سمت نور" یا "کش آمدن در بازی". زمان: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود، مانند "کش آمدم"، "کش آمدی"، "کش آمدند" و غیره. امیدوارم این نکات برایتان مفید باشد! اگر سؤالی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری است، لطفاً بفرمایید.
stretch
امتداد، مسافة، مدى، مط، اتساع، مجال، نزهة على القدمين، مد، تمدد، تمطط، بسط، امتد، عمل بالطاقة القصوى، بذل جهدا، بذل جهدا قويا، توسع في تفسير شئ ما، تمتد
کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن