گوش کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه گوش کردن
معنی واژه گوش کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | hear, attend, auscultation, listening | ||
عربی | سمع، أصغى، سمع الدعوى، علم من طريق السماع، فهم، يسمع | ||
مرتبط | شنیدن، گوش دادن به، پذیرفتن، استماع کردن، درک کردن، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، در ملازمت کسی بودن | ||
واژه | گوش کردن | ||
معادل ابجد | 600 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (کَ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی گوش کردن | ||
پخش صوت |
1 - شنیدن . 2 - توجه کردن ، پذیرفتن .
hear, attend, auscultation, listening
سمع، أصغى، سمع الدعوى، علم من طريق السماع، فهم، يسمع
شنیدن، گوش دادن به، پذیرفتن، استماع کردن، درک کردن، حضور داشتن، رسیدگی کردن، توجه کردن، مواظبت کردن، در ملازمت کسی بودن