مر
licenseمعنی کلمه مر
معنی واژه مر
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی: مرّ] [قدیمی]
مختصات:
(مَ) (حر.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
morr
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
240
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
myrrh | mary
ترکی
bay
فرانسوی
m
آلمانی
herr
اسپانیایی
señor
ایتالیایی
sig
عربی
شجر المر | myrrh
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مر" در زبان فارسی به معنای "مرگ" و به عنوان تلفظ قدیمی آن استفاده میشود. با این حال، برای درک بهتر استفاده و قواعد نگارشی مرتبط با این کلمه، نکات زیر را در نظر بگیرید:
-
استفاده در جملات: کلمه "مر" معمولاً در متون ادبی به کار میرود. به عنوان مثال:
- "و آنجا که مر به سراغش آمد، دیگر اثری از امید نماند."
-
نکات نگارشی:
- بهتر است در نوشتار به زمینه و سبک متن توجه کنید. اگر متن ادبی است، میتوانید از این کلمه استفاده کنید، اما در متون رسمی و علمی ممکن است نیاز به استفاده از کلمات معادل دیگری باشد.
- از نظر نوشتاری، معمولاً نیازی به استفاده از علامات نگارشی خاصی برای این کلمه نیست مگر در جملههایی که نیاز به جدا کردن بخشهایی دارند.
-
همنشینیها: در فارسی، این کلمه معمولاً با کلماتی مانند "زندگی"، "و مر" و "پس از مر" به کار میرود.
- توجه به بافت فرهنگی و ادبی: کلمه "مر" در ادب فارسی بار معنایی خاصی دارد و ممکن است در شعر و نثر به وفور یافت شود. لذا باید در انتخاب این کلمه دقت شود.
در کل، استفاده از کلمه "مر" بیشتر در متون ادبی و فرهنگی رایج است و در نوشتار رسمی باید با احتیاط به کار رود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- مرگ یک حقیقت غیرقابل اجتناب در زندگی هر موجود زندهای است.
- در افسانهها، مر به عنوان نماد پایان و آغاز دوباره شناخته میشود.
- او با تصور مر و زندگی پس از آن، به آرامش درونی دست یافت.