برو بیا داشتن
licenseمعنی کلمه برو بیا داشتن
معنی واژه برو بیا داشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(بُ رُ. تَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
976
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
go come
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمات "برو" و "بیا" از جمله اصطلاحات دستوری و محاورهای در زبان فارسی هستند که به ترتیب به معنای "برو" و "بیا" استفاده میشوند. این کلمات غالباً در گفتوگوهای غیررسمی و محاورهای به کار میروند. در ادامه به برخی از قواعد مربوط به این کلمات و استفادههای آنها اشاره میشود:
1. فعلهای حرکتی و تأکیدی:
- "برو" و "بیا" فعلهای حرکتی هستند و معمولاً برای بیان حرکت به سمت یک مکان خاص یا بازگشت به حالتی از حالت دیگر استفاده میشوند.
- این فعلها میتوانند به صورت تأکیدی یا عاطفی نیز به کار روند.
2. صرف فعل:
- "برو" (دستور فعل رفتن) به صورت "بروید" در حالت جمع و "برو" در حالت مفرد به کار میرود.
- "بیا" (دستور فعل آمدن) نیز به همین ترتیب در حالت جمع و مفرد صرف میشود: "بیا" و "بیایید".
3. قواعد نگارشی:
- این کلمات معمولاً به صورت جدا نوشته میشوند و در متون رسمی کمتر دیده میشوند.
- در نوشتار رسمی، به جای این کلمات، میتوان از "لطفاً بروید" و "لطفاً بیایید" استفاده کرد.
4. استفاده در جملات:
- "برو به خانه."
- "بیا اینجا."
5. تلفظ:
- در محاوره، این کلمات ممکن است با لهجهها و نهادهای مختلف متفاوت تلفظ شوند.
6. زمینههای فرهنگی:
- این عبارات ممکن است تحت تأثیر فرهنگهای مختلف و محاورههای خاص منطقهای قرار بگیرند.
اگر سوال خاصی در مورد کاربرد این کلمات یا دیگر جنبههای زبان فارسی دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- وقتی میگویی "برو"، من نمیدانم چه باید بکنم، میخواهم بمانم و با تو صحبت کنم.
- اگر میخواهی موفق شوی، باید بروی و تجربیات جدید داشته باشی؛ اما همیشه یادت باشد که باید از آنها درس بگیری و بیاوری.
- داشتن اهداف مشخص به تو کمک میکند که همواره در مسیر درست بروی و در وقت مناسب به هدفت برگردی.