جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

block  |

بند آوردن

معنی: 1 - جلوی جریان چیزی را گرفتن . 2 - مقاومت نشان دادن و ماندن در جایی .
1021 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~. وَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 317
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
block | stanch , stem , stop , band
عربی
منع | كتلة , مجموعة , سد , إعترض سبيل , عاق , أحبط , خدر العصب , حي , عقبة , حاجز , مبنى ضخم , منصة الدلال , كليشية , جمد , رسم , شخص أحمق , مجموعة مؤلفة من أربعة طوابع , مقدار ضخم من أسهم شركة , بكرة لرفع الأثقال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

"بند آوردن" یک ترکیب فعلی در زبان فارسی است که به معنای "متوقف کردن" یا "نرم کردن" است. این فعل معمولاً در جملات رسمی و ادبی استفاده می‌شود. در ادامه به برخی نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. ساختار جملات: این ترکیب معمولاً به‌صورت فاعل + بند آوردن (فعل) + مفعول به کار می‌رود.

    • مثال: "او توانست خشم خود را بند آورد."
  2. استفاده از گذشته و آینده: این فعل به‌طور معمول در زمان‌های مختلف (گذشته، حال، آینده) به کار می‌رود.

    • مثال آینده: "فردا سعی می‌کنم خشمم را بند آورم."
  3. معنی و استفاده: این فعل معمولاً در موقعیت‌هایی به کار می‌رود که احساسات یا وضعیت‌ها نیاز به کنترل دارند.

    • مثال: "در شرایط دشوار، باید احساسات خود را بند آورد."
  4. زبان ادبی: "بند آوردن" بیشتر در زبان ادبی و رسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد و ممکن است در محاورات روزمره کمتر کاربرد داشته باشد.

  5. ترکیب‌های مشابه: در کنار "بند آوردن"، ترکیبات مشابهی مانند "بند کردن" و "بند شدن" نیز وجود دارند که معانی نزدیک به هم دارند، اما از نظر ساختاری و معنایی تفاوت‌هایی دارند.

به طور کلی، "بند آوردن" یک کلمه‌ی زیبا و کاربردی در زبان فارسی است که در زمینه‌های مختلف به کار رفته و به مفاهیم کنترل و توقف مرتبط است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او با روش‌های مناسب توانست خونریزی را بند آورد.
  2. برای بند آوردن آتش، لازم بود که آب به مقدار کافی استفاده شود.
  3. پزشک مهارت زیادی در بند آوردن دردهای شدید بیماران دارد.

واژگان مرتبط: مسدود کردن، بستن، بند اوردن، مانع شدن از، باز داشتن، قالب کردن، فرو نشاندن، خاموش کردن، جلو خونریزی را گرفتن، ساکت شدن، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، متوقف ساختن، ایستادن، توقف کردن، پر کردن، خوابیدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری