پای برآوردن

کلمه «پای برآوردن» در زبان فارسی به معنای «برپا شدن» یا «به پا خاستن» استفاده می‌شود و به طور خاص اشاره به حالتی دارد که فردی در واکنش به یک شرایط خاص یا در پی رخدادی خاص، از حالت نشسته یا خوابیده به حالت ایستاده می‌آید.

قواعد نگارشی استفاده از «پای برآوردن»:

1. جمله‌سازی: این واژه معمولاً در جملات توصیفی یا روایی به کار می‌رود.

   • مثال: «با دیدن موفقیت دوستانش، او هم پای برآورد و بر روی صحنه رفت.»

2. فعل و زمان: بسته به زمان جمله، شکل فعل باید تغییر کند.

   • مثال: «او دیروز پای برآورد.» (گذشته)، «او امروز پای برمی‌آورد.» (حال)، «او فردا پای برخواهد آورد.» (آینده)

3. تطابق فعل با فاعل: در جملات، فعل باید با فاعل از نظر شخص و عدد تطابق داشته باشد.

   • مثال: «آن‌ها پای برآورده‌اند.» (جمع)

4. توجه به سیاق و معانی فرعی: گاهی این واژه می‌تواند معانی متفاوتی در سیاق‌های مختلف داشته باشد، لذا استفاده آن باید با توجه به متن باشد.

   • مثال: «برای دفاع از حق خود، همه پای برآوردند.»
5. نشانه‌گذاری: در صورت نیاز به استفاده از ویرگول یا سایر نشانه‌های نگارشی، باید به تناسب جمله دقت شود.
   • مثال: «هر کس باید در شرایط دشوار، پای برآورد و از حقوق خود دفاع کند.»

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه «پای برآوردن» به درستی و به طور مؤثر در نوشتار یا گفتار خود استفاده کنید.

1. او تصمیم گرفت با تلاش و پشتکار، بر روی اهدافش پای برآوردن کند و هرگز تسلیم نشود.
2. در روزهای سخت، مهم است که با اعتماد به نفس پای برآوردن کنیم و به آینده امیدوار باشیم.
3. او با انگیزه و عزم راسخ، به میدان آمد و به منظور پای برآوردن به چالش‌های جدید، آماده شد.