جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bordan
take  |

بردن

معنی: 1- جا به جا كردن، حمل كردن، منتقل كردن، حركت دادن
≠ آوردن  
1- سود بردن، نفع كردن
≠ ضرر كردن، زيان كردن  
1- برد كردن  
2- برنده شدن، پيروز شدن، پيشافتادن، شكست دادن
≠ باختن، شكستخوردن  
1- بر داشتن، پاك كردن، زدودن، ستردن  
2- مستلزم بودن،
2560 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: burtan، مقابلِ آوردن]
مختصات: (بُ دَ) [ په . ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع: واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد: 256
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
take | remove , win , take away , carry , drive , snatch , conduct , steer , propel , abstract , bear , convey , lead , pack , port , transport , portage
ترکی
taşımak
فرانسوی
porter
آلمانی
tragen
اسپانیایی
llevar
ایتالیایی
trasportare
عربی
أخذ | تناول , حمل , قبل , تطلب , شارك , تعود , استلم , استولى , اقتضى , أسر , اختار , احتل , رافق , بدأ , استعاد , اشترى , أمسك ب , حقق , نال , أدرك , إستحوذ على , استمر , صور , قبل التحدى للمبارزة , الأخذ , صورة , دخل , غنيمة , فاجأ , يأخذ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "بردن" یکی از افعال در زبان فارسی است و قوانین و نکات خاصی در استفاده و نگارش آن وجود دارد. در ادامه به برخی از این نکات اشاره می‌کنم:

  1. معنی و کاربرد:

    • "بردن" به معنای جابه‌جا کردن یک شیء از یک مکان به مکان دیگر است. این واژه همچنین در برخی عبارات به معنای پیروز شدن یا کسب کردن نیز به‌کار می‌رود.
  2. صرف فعل:

    • "بردن" فعل حرکتی و انتقالی است و صرف آن در زمان‌های مختلف به شکل‌های زیر است:
      • حال: می‌برم، می‌بری، می‌برد، می‌بریم، می‌برید، می‌برند
      • گذشته: بردم، بردی، برد، بردیم، بردید، بردند
      • آینده: خواهم برد، خواهی برد، خواهد برد، خواهیم برد، خواهید برد، خواهند برد
  3. قیدها و ترکیبات:

    • "بردن" می‌تواند با قیدها و پیشوندها (مانند "به‌جا آوردن" یا "از دست دادن") ترکیب شود.
  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی، به‌ویژه در متون علمی یا ادبی، دقت در انتخاب زمان مناسب برای فعل بسیار مهم است.
    • اگر جمله شامل توصیف، قید، یا حروف اضافه باشد، باید انطباق فعل با فاعل و مقصود معنایی را رعایت کرد.
    • استفاده درست از فعل "بردن" در جملات شرطی نیز باید مد نظر قرار گیرد.
  5. مثال‌های کاربردی:
    • "او کتاب را به خانه برد."
    • "من می‌خواهم این موضوع را به دوستانم ببرم."
    • "اگر努力 کنی، می‌توانی بردی بزرگ داشته باشی."

با رعایت این نکات می‌توانید از "بردن" به‌درستی در جملات و متون فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او موفق شد در مسابقه، جایزه بزرگی را به خانه ببرد.
  2. داماد تصمیم دارد تا عروسی را به یک مکان زیبا ببرد.
  3. معلم تلاش کرد تا دانش‌آموزان را به مطالعه و یادگیری بیشتر ببرد.

واژگان مرتبط: گرفتن، برداشتن، ستاندن، پنداشتن، لمس کردن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، پیروز شدن، غلبه کردن، فتح کردن، فاتحشدن، غلبهیافتن بر، حمل کردن، حمل و نقل کردن، بدوش گرفتن، راندن، کوبیدن، اتومبیل راندن، تحریک کردن، عقب نشاندن، ربودن، قاپیدن، اداره کردن، هدایت کردن، عمل اوردن، راهنمایی کردن، سوق دادن، بجلو راندن، حرکت دادن، پیش راندن، چکیدن، چکیده کردن، کش رفتن، تجزیه کردن، داشتن، زاییدن، تاب اوردن، تحمل کردن، رساندن، نقل کردن، رهبری کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بسته کردن، بسته بندی کردن، قرار دادن، توده کردن، بزور چپاندن، بارگیری کردن، ببندر اوردن، ترابردن، ترابری کردن، نقل و انتقال دادن، از خود بیخود شدن، از جا در رفتن، حمل، بارکشی، کرایه، ظرفیت کشتی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری