ناشی از
licenseمعنی کلمه ناشی از
معنی واژه ناشی از
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | due, arising from | ||
عربی | مستحق، دين، حق، ناجم عن، مناسب، كاف، ناشئ عن، واف، مديون، مطابق للعرف، واجب الأداء، على خط مستقيم، بسبب | ||
مرتبط | مقتضی، قابل پرداخت، سر رسد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) واژه "ناشی از" ترکیبی است که در زبان فارسی به معنای "نتیجهي مستقیم از" یا "منشأ گرفته از" استفاده میشود. برای نوشتن صحیح و نگارشی این ترکیب، باید به نکات زیر توجه کنید:
به طور کلی، "ناشی از" یک ترکیب مفید برای توصیف علت و تأثیر یک پدیده در زبان فارسی است و با رعایت قواعد نگارشی میتوان از آن بهخوبی بهره برد. | ||
واژه | ناشی از | ||
معادل ابجد | 369 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی ناشی از | ||
پخش صوت |
برآمده از واژه "ناشی از" ترکیبی است که در زبان فارسی به معنای "نتیجهي مستقیم از" یا "منشأ گرفته از" استفاده میشود. برای نوشتن صحیح و نگارشی این ترکیب، باید به نکات زیر توجه کنید: نحو: این ترکیب معمولاً به عنوان یک صفت یا قید استفاده میشود و باید در جمله بهدرستی جایگذاری شود. مثلاً: "مشکلات ناشی از عدم برنامهریزی." فاصلهگذاری: بین "ناشی" و "از" باید فاصله وجود داشته باشد. به عنوان مثال: "ناشی از باران." نحوهي استعمال: معمولاً این ترکیب در جملاتی به کار میرود که به توصیف یا توضیح یک وضعیت یا پدیده میپردازد. مثلاً: "تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیتهای انسانی است." اجتناب از کلمات هممعنی: در مواقعی که از "ناشی از" استفاده میشود، باید از کلمات هممعنی دیگر که ممکن است موضوع را پیچیدهتر کنند، پرهیز کرد. به طور کلی، "ناشی از" یک ترکیب مفید برای توصیف علت و تأثیر یک پدیده در زبان فارسی است و با رعایت قواعد نگارشی میتوان از آن بهخوبی بهره برد.
due, arising from
مستحق، دين، حق، ناجم عن، مناسب، كاف، ناشئ عن، واف، مديون، مطابق للعرف، واجب الأداء، على خط مستقيم، بسبب
مقتضی، قابل پرداخت، سر رسد