تحمل کردن
licenseمعنی کلمه تحمل کردن
معنی واژه تحمل کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برتافتن، تاب آوردن، طاقت آوردن 2- بردباري كردن، شكيبا بودن 3- تن در دادن، كشيدن، متحمل شدن، خم به ابرونياوردن 4- تسامحنشان دادن، تساهل كردن | ||
انگلیسی | tolerate, withstand, endure, sustain, stand, bear, comport, support, undergo, bide, experience, stick, stomach, suffer, thole | ||
عربی | تحمل، تساهل، احتمل، تسامح ب، أطاق، يسامح | ||
مرتبط | مدارا کردن، برخورد هموار کردن، تاب اوردن، طاقت داشتن، مقاومت کردن با، ایستادگی کردن در برابر، استقامت ورزیدن، بردباری کردن، طاقت چیزی راداشتن، تاب چیزی را اوردن، نگه داشتن، تقویت کردن، حمایت کردن از، ایستادن، بودن، ماندن، قرار گرفتن، ایست کردن، داشتن، حمل کردن، زاییدن، بردن، جور بودن، حامل بودن، در برداشتن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن، متکفل بودن، تایید کردن، دستخوش شدن، متحمل چیزی شدن، در جایی باقی ماندن، در انتظار ماندن، بکاری ادامه دادن، بخود هموار کردن، سکون کردن، تجربه کردن، کشیدن، چسبیدن، چسباندن، بهم پیوستن، فرو بردن، بستن، رنج بردن، سوختن، گذاردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «تحمل کردن» به معنای پذیرش و بردباری در برابر مشکلات، سختیها یا ناملایمات است. در نگارش و استفاده از این عبارت، رعایت چند نکته قواعدی و نگارشی میتواند به کمک شما بیاید:
با رعایت این نکات، میتوانید واژه «تحمل کردن» را به درستی و به شکلی مؤثر در نوشتههای خود به کار ببرید. | ||
واژه | تحمل کردن | ||
معادل ابجد | 752 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی تحمل کردن | ||
پخش صوت |
برتافتن - تاب آوردن کلمه «تحمل کردن» به معنای پذیرش و بردباری در برابر مشکلات، سختیها یا ناملایمات است. در نگارش و استفاده از این عبارت، رعایت چند نکته قواعدی و نگارشی میتواند به کمک شما بیاید: معنی و مفهوم: مطمئن شوید که مفهوم «تحمل» و «تحمل کردن» در متنی که مینویسید، به روشنی بیان شود. فعل و ساختار: «تحمل کردن» یک ساختار فعلی است و باید به عنوان یک فعل در جمله استعمال شود. به عنوان مثال: استفاده صحیح در جمله: این عبارت میتواند به صورت مثبت یا منفی در جملات به کار رود: فعل موزون: در جملات رسمی یا ادبی، میتوانید به جای «تحمل کردن» از معادلهای ادبیتر مثل «بردباری» یا «صبر» استفاده کنید: استفاده از قیدها: میتوانید با افزودن قیدها جملات خاصتری بسازید: با رعایت این نکات، میتوانید واژه «تحمل کردن» را به درستی و به شکلی مؤثر در نوشتههای خود به کار ببرید.
1- برتافتن، تاب آوردن، طاقت آوردن
2- بردباري كردن، شكيبا بودن
3- تن در دادن، كشيدن، متحمل شدن، خم به ابرونياوردن
4- تسامحنشان دادن، تساهل كردن
tolerate, withstand, endure, sustain, stand, bear, comport, support, undergo, bide, experience, stick, stomach, suffer, thole
تحمل، تساهل، احتمل، تسامح ب، أطاق، يسامح
مدارا کردن، برخورد هموار کردن، تاب اوردن، طاقت داشتن، مقاومت کردن با، ایستادگی کردن در برابر، استقامت ورزیدن، بردباری کردن، طاقت چیزی راداشتن، تاب چیزی را اوردن، نگه داشتن، تقویت کردن، حمایت کردن از، ایستادن، بودن، ماندن، قرار گرفتن، ایست کردن، داشتن، حمل کردن، زاییدن، بردن، جور بودن، حامل بودن، در برداشتن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن، متکفل بودن، تایید کردن، دستخوش شدن، متحمل چیزی شدن، در جایی باقی ماندن، در انتظار ماندن، بکاری ادامه دادن، بخود هموار کردن، سکون کردن، تجربه کردن، کشیدن، چسبیدن، چسباندن، بهم پیوستن، فرو بردن، بستن، رنج بردن، سوختن، گذاردن