کشف
licenseمعنی کلمه کشف
معنی واژه کشف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(کَ شَ) (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ واژههای سره
معادل ابجد:
400
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
discovery | detection , finding , intuition , treasure trove , demodulation , overture
عربی
اكتشاف | المكتشف , ما يكتشف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "کشف" در زبان فارسی به معنای پیدا کردن، آشکار ساختن یا نمایان کردن چیزی است. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و زبانشناختی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
نحوه استفاده: "کشف" به عنوان اسم و همچنین به عنوان فعل (کشف کردن) مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال:
- کشف یک عنصر جدید.
- او میخواست راز را کشف کند.
-
تلفظ: این کلمه به صورت "کَشف" تلفظ میشود و باید به این نکته توجه کنید که حروف کوتاه و تنوین به درستی ادا شوند.
-
ترکیب با دیگر واژهها:
- ممکن است "کشف" به همراه پسوندهایی مانند "کشف علمی"، "کشف هنری" و غیره به کار رود.
- این کلمه میتواند به عنوان بخشی از ترکیبات دیگر نیز استفاده شود، مانند "کشف و شهود".
-
قواعد دستوری:
- "کشف" یک اسم غیر قابل شمارش است. به همین دلیل، به طور معمول با عبارات "یک کشف" یا "چند کشف" به کار میرود.
- در صورت به کار بردن این کلمه به عنوان فعل، باید همراه با فاعل مناسب و زمان قرار گیرد: "او کشف کرد".
-
قید و صفت: در جملات، میتوانید از صفات و قیدها برای توصیف "کشف" استفاده کنید:
- کشف بزرگ، کشف مهم، به طور ناگهانی کشف کرد.
- نکات نگارشی:
- در نوشتار، حتماً از علامتهای نگارشی مناسب مانند ویرگول و نقطهگذاری درست استفاده شود تا جملات واضح و خوانا باشند.
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "کشف" در نوشتهها و گفتارهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- دانشمندان در یک تحقیق جدید موفق به کشف دارویی برای درمان بیماریهای نادر شدند.
- او با کشف یک نقاشی قدیمی در خانهاش، تاریخچه خانوادهاش را به طرز شگفتانگیزی روشن کرد.
- کشف سیارهای جدید در دوردستهای کهکشان برای اخترشناسان هیجانانگیز بود.