عادت کردم
licenseمعنی کلمه عادت کردم
معنی واژه عادت کردم
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | i got used to it | ||
عربی | تعودت على ذلك | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "عادت کردم" در زبان فارسی به معنای عادت کردن به چیزی یا به یک شرایط خاص است. برای استفاده صحیح از این عبارت و دیگر کلمات و جملات مرتبط، توجه به چند نکته قاعدهمند ضروری است:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "عادت کردم" و ترکیبات آن به صورت صحیح و مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | عادت کردم | ||
معادل ابجد | 739 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی عادت کردم | ||
پخش صوت |
خو گرفتم عبارت "عادت کردم" در زبان فارسی به معنای عادت کردن به چیزی یا به یک شرایط خاص است. برای استفاده صحیح از این عبارت و دیگر کلمات و جملات مرتبط، توجه به چند نکته قاعدهمند ضروری است: فعل و زمان: "عادت کردم" فعل گذشته است و به معنای این است که فردی در گذشته به چیزی عادت کرده است. برای بیان عادتهای فعلی میتوان از "عادت میکنم" استفاده کرد. توجه به فاعل: تنوع در فاعل مهم است. مثلاً: استفاده در جملات: میتوان این عبارت را در جملات مختلف بهکار برد، مثلاً: توجه به ادبیات: در نگارش ادبی و رسمی، میتوان از واژگان و عبارات مختلف برای تنوع بیشتر استفاده کرد، مانند "به این وضعیت عادت یافتهام" یا "با این شرایط سازگار شدهام". با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "عادت کردم" و ترکیبات آن به صورت صحیح و مؤثر استفاده کنید.
i got used to it
تعودت على ذلك