تولید مثل
licenseمعنی کلمه تولید مثل
معنی واژه تولید مثل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تناسل، زادوولد، زهوزا، زايش | ||
انگلیسی | reproduction, breeding | ||
عربی | استنساخ، تكاثر، نسخ، إنجاب، إنتاج، تناسل، توالد، تصوير، نقل، صورة، نسخة طبق الأصل، تقليد، التكاثر | ||
مرتبط | تکثیر، توالد و تناسل، فرااوری، فرااورده، هم اوری، تعلیم و تربیت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تولید مثل" به معنای فرآیند تولید نسل جدیدی از موجودات زنده است. در ارتباط با قواعد فارسی و نگارشی این اصطلاح، میتوان نکات زیر را ذکر کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از اصطلاح "تولید مثل" به درستی در متون فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | تولید مثل | ||
معادل ابجد | 1020 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ واژههای سره | ||
نمایش تصویر | معنی تولید مثل | ||
پخش صوت |
زادوری کلمه "تولید مثل" به معنای فرآیند تولید نسل جدیدی از موجودات زنده است. در ارتباط با قواعد فارسی و نگارشی این اصطلاح، میتوان نکات زیر را ذکر کرد: جداسازی: "تولید مثل" معمولاً به صورت جدا نوشته میشود و هر دو کلمه باید به صورت واضح و خوانا در کنار هم قرار گیرند. نگارش صحیح: اطمینان حاصل کنید که هر دو کلمه به درستی و با املای صحیح نوشته شدهاند. استفاده در جمله: وقتی از "تولید مثل" در جملات استفاده میکنید، بهتر است جمله به گونهای باشد که معنی عبارت به وضوح مشخص باشد. به عنوان مثال: "در اکوسیستمهای طبیعی، تولید مثل یک امر ضروری برای بقای نسلهاست." جمع و مفرد: بسته به نوع جمله، ممکن است بخواهید از شکل جمع (تولید مثلها) یا مفرد (تولید مثل) استفاده کنید. در مواردی که به چند نوع یا روش تولید مثل اشاره میکنید، به شکل جمع اشاره کنید. با رعایت این نکات، میتوانید از اصطلاح "تولید مثل" به درستی در متون فارسی استفاده کنید.
تناسل، زادوولد، زهوزا، زايش
reproduction, breeding
استنساخ، تكاثر، نسخ، إنجاب، إنتاج، تناسل، توالد، تصوير، نقل، صورة، نسخة طبق الأصل، تقليد، التكاثر
تکثیر، توالد و تناسل، فرااوری، فرااورده، هم اوری، تعلیم و تربیت